۴ دلیل اصلی شکست استارتاپ ها از نظر ۱۴ شتابدهنده بینالمللی
تنها معمای شکست
استارتاپ ها این است که بنیانگذاران اشتباهات مشابه را تکرار میکنند. این مطلب حاصل نتیجه مطالعات و نظرسنجیهای ۱۴ شتاب دهنده بینالمللی است که دلایل مختلف شکست
استارتاپ ها را بررسی کردهاند. این جدیدترین تحقیق در زمینه بررسی دلایل سقوط یا موفقیت شرکتهای نوپا است و تیمهای بررسی شده از سراسر جهان هستند. نکته جالب توجه در این بررسی اشتراک دلایل شکست
استارتاپ ها است.
آزمایش ناکافی، یکی از اصلیترین دلایل شکست
استارتاپ است. این عامل با اصطلاحهای دیگری مانند شروع نکردن کار، نداشتن شناخت نسبت به چگونگی دسترسی به بازار و عدم شناخت نسبت به موانع ورود تعریف شده است. کیت هوپر، مدیرعامل شرکت Danger Fort Lab اضافه میگوید:
تولید محصولی که مشتریان به دلیل عدم نیاز، تمایلی به پرداخت پول برای آن را ندارند نشان دهنده آزمایش ناکافی محصول یا خدمت است. در واقع پیدا نکردن محصول مناسب بازار، دلیل اصلی شکست
استارتاپ است.
اریک متیوز، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت Start میگوید:
علت اصلی شکست
استارتاپ این است
استارتاپها محصولی را ارائه میدهند که هیچکس نمیخواهد. این دلیل اصلی ۵۰ درصد شکست
استارتاپ ها است. این عدم موفقیتها با بررسی بازار و مشتریان هدف کاهش مییابد. بهتر است قبل از تولید هر چیزی با ۵۰ درصد مشتریان واقعی خود صحبت کنید تا نیازهای آنها را بسنجید.
تاخیر در راهاندازی از دلایل اصلی شکست است. موفقیت تنها با آمادهسازی ایده خود برای استفادهکنندگان به دست میآید. کمالگرایی بیش از حد هرگز کارایی ندارد. بیرون بروید، مشتریان را ببینید و به سختی کار کنید.
عدم شناخت نسبت به مشتریان یکی از دلایل زیرمجموعه آزمایش ناکافی است. شرکتهای تازهکار از بازار خبر ندارند و با مشتریان بالقوه صحبت نمیکنند و اغلب شکست میخورند. بسیار مهم است تا موسسان در آغاز کار اهداف ارزشی خود و مشتریهای مختلف را برای رسیدن به پاسخ سوالاتی مانند آیا ما مشتریان هدف را به درستی انتخاب کردهایم؟ آیا نیازی به محصول یا خدمات ما هست؟ تست کنند.
کریستین بوش، مدیر اجرایی شرکت شتابدهنده آلمانی Tech NY مطرح میکند:
عدم تمرکز روی حل یک مشکل خاص یا نیاز و زمانبندی نامناسب و عدم مقیاسگذاری سریع از دلایل اصلی شکست هستند.
ناسازگاری تیمی دومین علت اصلی ذکر شده در شکست
استارتاپ است. تعداد دفعاتی که این عامل مانع رسیدن به موفقیت اشاره شده است تعجب برانگیز است. این مساله در مورد چگونگی همکاری اعضای تیم با یکدیگر است و این که آیا آنها از مهارتهای مناسب برای غلبه بر چالشهای پیشرو برخوردار هستند یا نه.
الزا سرگلی (Elza Seregelyi)، مدیر شرکت L-SPARK اشاره میکند که یک اشتباه مهلک در ایجاد تیم بنیانگذاران این است که تصور میشود خودآگاهی آنها ممکن است برای غلبه کردن بر یک تضاد یا اختلاف در یک موضوع خاص موثر واقع میشود اما آنها فقط یک طرف قضیه را میبینند. به عنوان مثال، افراد به شدت فنی یا فاقد تخصص در یک زمینه امکان دارد در کار کردن تیمی ناکارآمد باشند.
کیت هوپر، مدیرعامل شرکت Danger Fort Labs مطرح میکند که شکست
استارتاپ ها میتواند به دلیل عدم وجود یک دیدگاه اصلی و مهم هماهنگ با ارزشها و اهداف بنیانگذاران باشد. جوزف بوش، مدیر اجرایی Worcester CleanTech Incubato عنوان میکند:
ناتوانی در استخدام و ایجاد یک تیم شامل افرادی هوشمندتر از خود عامل اصلی در شکست
استارتاپ است.
لورن تیفن، مدیر شرکت Ocean Accelerator علت شکست
استارتاپ را عدم وجود ظرفیت و توانایی در کسب و کار میداند و اریک متیوز، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت Start توضیح میدهد:
مهم است که تیم بنیانگذار مهارتهای مکمل هم داشته باشند، تیم بیش از حد بزرگ نباشد، برای ایجاد رویای خود به طور مساوی فداکاری کنند، انعطافپذیر و مدبر باشند و در نهایت نسبت به کار خود تعصب داشته باشند؛ اما باید یادآورد شد ناهماهنگی سهامداران عامل ۲۰ درصد از شکستها است که پس از تولید محصول اتفاق میافتد.
وقتی که سرمایهگذاران، موسسان، کارکنان، اعضای هیئت مدیره و سایر سهامداران در یک مسیر نباشند، شرکت از هم گسسته میشود؛ چون گروههای مختلف سعی میکنند کسب و کار را به سمت و سوهای مختلف سوق دهند. الیس دونیز، مدیر برنامه Launch Alaska اضافه میکند:
بسیاری از موسسان به سرعت در مورد یک ایده به تفاهم میرسند و زمانی برای بحث در ابتدای کار باقی نمیگذارند. عدم اعتماد و تفاوتها در سطوح تعهد، انتظارات مالی، اهداف و فرهنگ اغلب موجب شکست
استارتاپ ها میشود. این موارد باید در میان موسسان بحث شود تا کمتر از یکدیگر غافلگیر شوند و اطمینان حاصل شود که آنها از همدیگر حمایت میکنند.
عدم تداوم یا نداشتن پشتکار سومین دلیل عمده شکست
استارتاپ است. جیسون کل، مدیرعامل شرکت Da Primus Consulting معتقد است رهبری که قادر به تعریف یک راهبرد صریح برای شرکت نباشد، زمان زیادی برای دستیابی به موفقیت لازم دارد و در نتیجه سرمایه و انرژی زیادی باید صرف تغییرات در جهت دستیابی به آن کند. او معتقد است که عدم وجود خلاقیت و ایستادگی در کار، به واسطه وجود چالشهای دوریناپذیر در راهاندازی یک سرمایهگذاری ریسکی جدید است. الیس دونیز، مدیر برنامه Launch Alaska میگوید:
عدم وجود ثبات و پایداری بسیار تاثیر گذار است. همه ما میدانیم راهاندازی یک
استارتاپ کار سختی است، زمان زیادی میگیرد و اغلب نیازمند فداکاری است. موسسان به ثبات و همبستگی برای غلبه بر موانع، مشکلات و فرسودگی شغلی نیازمندند.
الزا سرگلی، مدیر شرکت L-SPARK این گونه تعریف میکند:
عدم توانایی یا عدم تمایل به انطباق و سازگاری یا تغییر عقیده هنگامی که بازار مناسبی برای محصول وجود ندارد منجر به شکست میشود. بعضی از موسسان نمیتوانند علائم و نشانهها را ببینند یا به طور کامل اطلاعات را نادیده میگیرند.
یک حد وسط بین استقامت و سرسختی و اصرار به یک مدل محصول یا کسب و کار وجود دارد که هیچ سودی در ادامه آن نیست و فقط هدر دادن منابع است.
دلایل دیگر شکست
استارتاپ از نظر کارشناسان مواردی هستند که در ادامه آوردهایم. نوبو کوماگا (Nobu Kumagai)، موسس و مدیر Wildcard Incubator اشاره میکند که حرص و طمع میتواند از دلایل شکست
استارتاپ باشد. این به طور کامل در تقابل با محبت و دلسوزی، عنصر کلیدی موفقیت است. حرص و طمع داخلی باعث جدایی موسسان با استعداد و حرص و طمع بیرونی موجب از دست دادن مشتریان و مردم میشود. امروزه این موضوع یک قاعد کلی است.
جیم بووی، مدیر برنامه Business Incubation در دانشگاه فلوریدا، در مورد عدم وجود ابزارها و گزارشهای مناسب هشدار میدهد. او میگوید:
استارتاپها شکست میخورند چون هیچ برنامه فروشی با کمک ابزارهای نوین برای پیگیری چشماندازها، پیشنهادها و پیگیریهای فروش ندارند و هیچ کس پاسخگو نیست تا اطمینان حاصل کند که پارامترها و فرآیندها به درستی عمل میکنند.
سوزان لنگدن، مدیر اجرایی Toronto Fashion Incubator معتقد است:
استارتاپها وقتی شکست میخورند که آنها نیاز مداوم به تولید برای فروش، تعیین اهداف فروش و چگونگی دستیابی به این اهداف را درک نکنند. به عبارتی، هنگامی که محصول را توسعه ندهید، رقبا یک محصول یا خدمتی که نوآورانه و مطلوبتر از آنچه که شما ارائه میدهید خواهند ساخت. با چک کردن میزان درآمد و خرج متوجه میشوید که آیا دچار کسری بودجه هستید یا خیر. اگر هستید، از یک برنامه برای بهبود محصول یا خدمات خود بهره بگیرید و نظم و انضباط را در کار خود برقرار کنید.
در آمارهای مختلف مشخص شده است که بیش از ۵۰ درصد
استارتاپ ها شکست میخورند و دلایل شکست آنها مواردی ساده هستند که اگر بنیانگذاران متوجه زودتر متوجه آن میشدند شاید مسیر درستی را انتخاب میکردند.