خلاصه کتاب اثر مرکب دارن هاردی
بی شک یکی از
کتاب هایی که هر مشتاق موفقیت و کامیابی باید مطالعه کند
کتاب اثر مرکب نوشته دارن هاردی است.دارن هاردی،ناشر و دبیر تحریریه ی مجله ی موفقیت وهمچنین سالهاست است که جزو سرآمدان صنعت موفقیت و پیشرفت شخصی است. وی
کتاب های مختلفی را به رشته تحریر درآورده است اما می توان گفت بهترین و خواندنی ترین
کتاب وی همین اثر مرکب است.
در توضیح این مورد تنها کافی است بگوییم که این
کتاب در فهرست نیویورکتایمز، یواس ایتودی و والاستریت ژورنال چندین هفته را صدرنشین پرفروشترین
کتابهای دنیا بوده است
مقدمه ای از دارن هاردی :
هیچ فرمول مخفی،نوش داروی سحرآمیز یا راه حل ساده ای برای موفقیت وجود ندارد.هیچ وقت نمی توانید با مالیدن یک کرم بر روی صورت تان،بیست سال جوانتر شوید.موفقیت در دنیا به سرعت به وجود نمی آید.
طبق تجربه های شخصی خودم و استفاده از اثر مرکب،به موفقیت هایی دست یافتم و در این
کتاب به شما مدارک و شواهد زنده ارائه می دهم نه فقط نظریه های تکراری.
قبل از اینکه ادامه ی
کتاب را بخوانید یک هشدار مهم بدهم:کسب موفقیت سخت است،این فرایند پرزحمت،ملال آور وحتی بعضی وقت ها خسته کننده است.پولدار شدن،نافذ و جهانی شدن در رشته خودتان آهسته و دشوار اتفاق می افتد.
پس باید منظم و متعهد به این برنامه ها عمل کنید.
و اینکه شما همین الان تقریبا تمام چیزهایی را که برای موفقیت می خواهید می دانید.شما به یادگیری بیش تری نیاز ندارید،بلکه شما یک برنامه ی عملی جدید می خواهید،وقت آن رسیده است رفتارها و عادت های جدید در خودتان خلق کنید.
بیایید شروع کنیم
مقدمه ای از دارن هاردی :
هیچ فرمول مخفی،نوش داروی سحرآمیز یا راه حل ساده ای برای موفقیت وجود ندارد.هیچ وقت نمی توانید با مالیدن یک کرم بر روی صورت تان،بیست سال جوانتر شوید.موفقیت در دنیا به سرعت به وجود نمی آید.
طبق تجربه های شخصی خودم و استفاده از اثر مرکب،به موفقیت هایی دست یافتم و در این
کتاب به شما مدارک و شواهد زنده ارائه می دهم نه فقط نظریه های تکراری.
قبل از اینکه ادامه ی
کتاب را بخوانید یک هشدار مهم بدهم:کسب موفقیت سخت است،این فرایند پرزحمت،ملال آور وحتی بعضی وقت ها خسته کننده است.پولدار شدن،نافذ و جهانی شدن در رشته خودتان آهسته و دشوار اتفاق می افتد.
پس باید منظم و متعهد به این برنامه ها عمل کنید.
و اینکه شما همین الان تقریبا تمام چیزهایی را که برای موفقیت می خواهید می دانید.شما به یادگیری بیش تری نیاز ندارید،بلکه شما یک برنامه ی عملی جدید می خواهید،وقت آن رسیده است رفتارها و عادت های جدید در خودتان خلق کنید.
بیایید شروع کنیم
فصل اول : اثر مرکب در عمل
برای درک بهتر اثر مرکب با یک مثال شروع می کنیم:
سه تا دوست صمیمی را در نظر بگیرید که کنارهم بزرگ شده اند،دریک محل زندگی می کنند،حساسیت هایی شبیه به هم دارند،درآمد سالانه در حدود ۵۰هزار دلار است،هرسه زناشویی کرده اند سلامتی و وزن طبیعی دارند و فقط کمی درباره ی “چاقی بعد از زناشویی “نگران هستند.
دوست اول لری همان کارهای همیشگی را انجام می دهد وازاین وضع هم تا حدودی راضی هست فقط گاهی اوقات شکایت می کند که چرا هرگز چیزی تغییر نمی کند.
دوست دوم اسکات تصمیم دارد یک سری تغییرات مثبت کوچک وبه ظاهر بی اهمیت را شروع کند.مثل:شبی ده صفحه از یک
کتاب خوب را بخواند،توی مسیر تا محل کارش فایل های صوتی آموزشی یا انگیزشی گوش کند،تمایل دارد که روزانه ۱۲۵کالری از برنامه غذایی اش حذف کند.دقت کنید۱۲۵کالری مقدار بزرگی نیست.پس می تواند مثلا با جایگزین کردن سس خردل به جای سس مایونز برای ساندویچ این کار رو انجام بده،علاوه بر این ها اسکات تصمیم گرفته ۲۰۰۰گام اضافی پیاده روی به برنامه روزانه اش اضافه کند.این ۲۰۰۰گام هم کارسختی نیست و هرکسی می تواند از عهده اش بربیاد.واسکات تصمیم جدی دارد که همه این ها را هرروز انجام دهد و به خود تعهد داده است.
واما دوست سوم براد،برعکس اسکات چند انتخاب بد انجام داده؛تازگی ها یک تلویزیون جدید با صفحه نمایش بزرگ خریده و بنابراین وقت بیشتری را به تماشای برنامه ای می گذارد که به آن علاقه دارد.او دستورالعمل هایی راکه درشبکه آشپزی دیده است را امتحان می کند،لازانیا و انواع دسرها از غذاهایی هستند که علاقه دارد.درضمن یک میز نوشیدنی های الکلی در اتاق پذیرایی اش قرار داده و هفته ای یک نوشیدنی الکی رابه برنامه غذایی اش اضافه می کند.این چیزهای زیادی نیستند،براد فقط میخوادکمی بیش تر، لذت ببرد.
در اخر ماه پنجم،هیچ تفاوت مشهود و محسوسی بین لری، اسکات وبراد وجود ندارد.اسکات هرشب کمی
کتاب می خواند و هرروز مسیررفتن به محل کارش به فایل های صوتی گوش می دهد،براد از زندگی اش لذت می برد و کار کم تری انجام می دهد.لری هم همان کارهای همیشگی اش ر ا می کند.هرچند هرکدام الگوهای رفتاری خودشان را دارند ولی پنج ماه به اندازه کافی طولانی نیست که هرگونه افت یا بهبود واقعی در وضعیت و موقعیت شان ایجاد کند.
درانتهای ماه دهم،هنوزهم نمی توانیم تغییرات قابل توجهی در زندگی شان ببینیم.وقتی به انتهای ماه هجدهم می رسیم،تفاوت هایی جزیی ولی قابل اندازه گیری در این سه دوست ظاهر می شود.
ولی حدود ماه بیست وپنجم،تفاوت های آشکار و واقعا قابل اندازه گیری نمایان شدند.در انتهای ماه بیست و هفتم،تفاوت های بزرگ و فاحشی بین آن ها وجود دارد و در ماه سی ویکم،تغییرات و تفاوت های آن ها تکان دهنده است وشگفت انگیز.حالا براد چاق است،در حالی که اسکات آراسته و خوش اندام محسوب می شود.اسکات به سادگی و فقط با کم کردن ۱۲۵کالری از برنامه ی غذایی روزانه اش،۳۳پوند(۱۵کیلوگرم)از وزن اش کم کرده است!
۳۱ماه = ۹۴۰ روز
۹۴۰ × ۱۲۵ کالری/روز = ۱۱۷۵۰۰ کالریکمتر
۱۱۷۵۰۰کالری کمتر × ۱پوند/۳۵۰۰کالری = ۳۳٫۵پوند = ۱۵ کیلوگرم
براد در همان بازه زمانی،روزانه فقط ۱۲۵ کالری بیش تر مصرف کرده بود و ۱۵ کیلوگرم به وزنش اضافه شده بود.
و البته تفاوت های مهمتر،اسکات تقریبا هزارساعت از وقتش را در خواندن
کتاب های خوب و گوش کردن به فایل های صوتی پیشرفت شخصی سرمایه گذاری کرده بود و با به کار بستن دانشی که به دست آورده بود،ترفیع شغلی گرفته بود،حقوقش هم بیشتر شده بود.بهتر از همه ی این ها این که زندگی زناشویی اش هم بهتر شده بود و روابطی گرم با همسرش داشت.براد چطور؟ازکارش نزمین ها بودو زندگی زناشویی هم پر از مشکلات بود و در معرض خطر. ولری تقریبا همان جایی بود که دو سال ونیم پیش هم آنجا قرار داشت.جز اینکه حالا از زندگی بیش تر شکایت می کند.
در واقع موفقیت اسکات نتیجه ی انتخاب های کوچک و هوشمندانه ی اوست که در طول زمان و با پایداری انجام شده اند.
همانطور که از مثال متوجه شدیم:
“آنکه آهسته و پیوسته برود برنده می شود”
وهمچنین ثبات و پایداری کلید نهایی موفقیت است.
اثر مرکب اصل به دست آوردن پاداش های بزرگ از طریق مجموعه ای از انتخاب های کوچک و هوشمندانه است.
با اینکه نتابج خیلی بزرگی به دست می آوریم اما قدم هایی که برمی دارید خیلی کوچک هستند وبه چشم نمی آیند.نباید فریب سادگی اثر مرکب را بخوریم،مثلا بعد از ۸ روز دویدن دست بکشیم چون هنوز اضافه وزن داریم.
اگر قرار است به تفاوت های بنیادی برسیم یک راه بیش تر وجود ندارد،این است که انتخاب های کوچک وهوشمندانه که می کنیم با پایداری و زمان برای ما تفاوت های بنیادین به وجودمی آورند.
انتخاب های کوچک هوشمندانه + پایداری + زمان = تفاوت های بنیادین
خبر خوب این است اثر مرکب،قابل پیش بینی و قابل اندازه گیری است،آیا این موضوع باعث دلگرمی تان نیست که بدانید فقط با مجموعه ای از قدم های کوچک و داشتن پایداری در طول زمان می توانید بنیان زندگی تان را بهبود بخشد؟
مشکل ترین جنبه ی اثر مرکب این است که مجبوریم قبل از اینکه بتوانیم نتایج آن را ببینیم مدت زمانی را به طور پایدار و موثر در آن زمینه تلاش کنیم.
پس راز موفقیت،سخت کوشی،نظم و عادت های خوب است.
وقت آن است که اگر برای نجات کشورمان که نه،حداقل برای موفقیت بیش تر و پیشرفت خودمان هم که شده شخصیتمان را تغییر دهیم.
ازاین به بعد که شیوه ی اثر مرکب را فهمیدید به خودتان متعهد شوید که به دنبال راه های سریع و شانسی برای موفقیت،ثروت و سلامتی نباشید بلکه با انتخاب های کوچک و پایداری به موفقیت های زیادی دست پیدا کنید.
فصل دوم :انتخاب ها
تمام زندگی ما تا پایان مجموعه کل انتخاب هایی است که می کنیم،انتخاب ها ریشه هرکدام از دستاوردهای ما است.انتخاب هایی که می کنیم هرچند کوچک و بی اهمیت مسیر زندگی مان را عوض می کند.هر انتخاب و رفتاری که می کنیم به مرور به عادتمان تبدیل می شود ، در نتیجه در زندگی ما تاثیر خواهد گذاشت.
شاید اعتقاد داشته باشید که بدشانس هستید اما در واقع این عذر و بهانه ای بیش نیست. فرق بین ثروتمند شدن و سلامتی، با فقر و بیماری در انتخاب های شما است.
شانس یک فرمول کاملا ساده دارد.
آمادگی(رشد شخصی)+نگرش(باورها-طرز فکر)+فرصت (چیزهای خوبی که سرراه ما قرار می گیرند)+اقدام(انجام دادن کاری درباره ی آن ها)=شانس
اگر می خواهید از جایی که هستید به جایی که می خواهید باشید برسید نقطه شروع تان باید آگاهی از انتخاب هایی باشد که شما را از هدف مورد نظرتان دور می کند.باید درباره ی هر انتخابی که امروز می کنید کاملا آگاه شوید تا بتوانید برای حرکت رو به پیشرفت،شروع به انتخاب های هوشمندانه تری کنید.
برای کمک به شما در آگاه شدن از انتخاب های تان،از شما می خواهم اقداماتی را شناسایی کنید که آن جنبه از زندگی تان مربوط به آن ها هستند که می خواهید بهبود ببخشید و بعد،اطلاعات مربوط به آن ها را ثبت کنید.اگر تصمیم گرفته اید وزن تان را کم کنید،باید هرچه را که در دهانتان میگذارید،بت کنید.اگرتصمیم گرفتیداز بدهی خلاص شوید،بایدهرریالی را که ازجیبتان خارج می کنید ثبت کنید فقط کافی ست همیشه یک دفتر یادداشت ویک خودکار را در جیب یاکیفتان بگذارید.باید همه موارد رایادداشت کنید.هرروز وبدون هیچ تخلفی وبدون عذر وبهانه وبدون هیچ استثنا قائل شدنی .
شایدنوشتن این موارد کار آنچنان بزرگی به نظرنمیرسد ولی ثبت پیشرفت ها واشتباهات یکی از دلایل رسیدن من به موفقیت هاییست که امروز دارم.
پس چیزهای ساده زندگی تان را نادیده نگیریدچون همین ها باعث رویدادها بزرگ در زندگی می شود.ثبت کردن انتخاب ها وکارهای روزمره یک تمرین ساده وآسان است بخاطرهمین جواب میدهد.
از شمامیخواهیم همین الان یک دفترچه یادداشت وقلم بردارید و ثبت کردن مواردی که خواهان تغییر آن هستید راشروع کنید. بااین کار، زندگیتان و در نهایت شیوه زندگیتان را متحول می کنید.
من میخواهم ثبت وقایع مربوط به …………. را در روز ………………….شروع کنم.
پس از سه هفته نوشتن چه اتفاقی می افتد؟ وقتی می بینید صرف آگاه شدن از اقداماتتان چگونه شروع به تغییر وشکل دهی آن ها می کند ، از شوکی که در انتهای اولین هفته به آن دچارشده بودید به یک غافلگیری شادی بخش وراضی کننده می رسید .طوری می شود که از خودتان می پرسید :“آیا واقعا می خواهم شکلات رو قورت بدم؟”
مثلا با نوشتن هزینه ها متوجه می شوید این سه هفته فقط ۴۰ هزار تومن را صرف فست فود کرده اید که هم پول از جیب تان خارج شده است هم باعث اضافه وزن تان می شود. در نتیجه دیگر این عادت نادرست را انجام نمی دهید.
فصل سوم :عادت
معلمی فرزانه که همراه یکی از شاگردان اش در جنگل قدم می زد،جلوی یک نهال کوچک ایستاد.معلم نهال کوچکی را که تازه از زمین روییده بود ،نشان داد و به شاگردش گفت:”آن نهال را از زمین بیرون بکش. “پسرک جوان آن را با انگشتانش راحت بیرون کشید.بعد معلم به نهالی که کمی محکم تر به نظر می رسید و ارتفاعش تا زانوهای پسرک بود اشاره کرد و گفت :”حالا این یکی را بیرون بکش”پسرک با کمی تلاش آن نهال را بیرون کشید.
بعد معلم گفت:”دوست دارم این یکی را از زمین بیرون بکشی”پسرک جوان،نگاه معلم اش را دنبال کرد ومتوجه درخت بلوط تنومند و بسیار بلندی شد که به سختی می توانست نوکش را ببیند. از آن جایی که تلاش و تقلای زیادش را در بیرون کشیدن نهال های به مراتب کوچک تر قبلی را درک کرده بود،خیلی ساده به معلم اش جواب داد:“متاسفم،از پس این یکی بر نمی آیم”
معلم گفت :”پس تو همین الان قدرتی را که عادت ها روی زندگی ات خواهند داشت،نشان دادی!هرچه این عادت ها قدیمی تر باشند،بزرگ تر می شوند،ریشه های شان عمیق تر می شود و سخت تر از ریشه بیرون می آیند.بعضی از آن ها خیلی بزرگ می شوند و ریشه های خیلی عمیقی پیدا می کنند طوری که حتی جرات نمی کنی برای از بین بردنشان تلاش کنی”
ارسطو می گوید:”ما همانی هستیم که مکرر انجام می دهیم”
آدم های موفق لزوما باهوش تر،یا با استعدادتراز بقیه نیستند،بلکه عادت های شان آن ها را در مسیری قرار می دهد که آگاه تر،باهوش تر،لایق تر،آماده تر و بامهارت های بهتر شوند.
وقت آن است بیدار شوید و درک کنید عادت هایی که در آن ها افراط می کنید می تواند زندگی تان را به فاجعه ای مکرر تبدیل کنند.
اصلاحات در رویه های روزمره تان می توانند نتایج را به شکل چشم گیری در زندگی تان عوض کند.منظور از اصلاحات بازتغییرات بزرگ نیست بلکه اصلاحات کوچک و به ظاهر بی اهمیت می توانند در هر چیزی تغییرات اساسی به وجود آورند.
شاید فکرکنید برای تغییر واصلاح عادت هایتان به نیروی اراده نیاز دارید اما من به شما میگویم “نیروی اراده را فراموش کنید حالا وقت استفاده از نیروی چرایی تان است”
انتخاب های شما فقط زمانی معنا پیدامی کند که به رویا ها وآرزوهایتان ربط دهید. شماباید چیزی را بخواهید که بدانید چرا آنرا می خواهید وگرنه خیلی زود تسلیم می شوید.وقتی دلیلتان به اندازه کافی بزرگ باشد تقریبا هر کاری حاضرید انجام دهید.
همانطور که قبلا گفتم اثر مرکب همیشه فعال است وهمیشه شما را به جایی خواهد برد ولی سوال اینه ؟ به کجا ؟ شما می توانید این نیروی بی پایان را باعث شوید که شما را به ماورای آرزوهایتان ببرد ولی باید بدانید کجا می خواهید بروید و درآرزوی چه هستید پس اهداف خود را بنویسیدتا بدانید کجا می خواهید بروید.
انسان های موفق اهداف خیلی صریح وشفافی دارند آن ها می دانند کیستند و به دنبال چیستند،آن ها اهدافشان را می نویسند و برای بدست آوردنشان برنامه ریزی می کنند پس کاری که امروز باید انجام دهید این است که اهداف خود را کاملا مکتوب کنید. بدون هدف های مکتوب،آدم ها تیرشان به سنگ میخورد و همین موضوع نقطه ی شروع برای رسیدن به اهدافتان است.
هدف ها را تمام جنبه های زندگی تان بنویسید مانند ریز:
۱-کسب و کار ۲-وضعیت مالی ۳-وضعیت جسمانی ۴- مسائل ذهنی و روانی
۵-خانواده ۶-مسائل معنوی ۷-سبک زندگی ۸- روابط
حالا اگر می خواهید به این اهداف برسید باید تبدیل به انسانی شوید که این موفقیت ها را می خواهد.
جیم ران :”اگر بزرگتر می خواهید باید انسان بزرگتر شوید”
مانعی بین شما و اهداف تان قرار دارد،رفتار شماست آیا لازمه انجام دادن کاری را متوقف کنید تا اثر مرکب شما را به یک مارپیچ رو به پایین نبرد.
زندگی ما فرمولی شبیه به این دارد :
انتخاب (تصمیم ) + رفتار ( اقدام ) + عادت (انجام مکرر) + مرکب شدن (زمان ) =اهداف
خب حالا نوبت شماست یک دفترچه ی کوچک بردارید و سه هدف اصلی تان را بنویسید،حالا فهرستی از عادات بدی را یادداشت کنیدکه پیشرفت تان در هریک از این سه عرصه را از بین می برند،تک تک شان را بنویسید.
حالا باید عادت بد را تغییر دهید و عادت خوب را اضافه کنید.
جان سی ماکسول :”شما نمی توانید زندگی تان را تغییر دهید مگراینکه چیزهایی را تغییر دهید که هر روز انجام شان می دهید،راز موفقیت شما در رویه های روزمره تان نهفته است.”
تغییر سخت است،به همین خاطر است که مردم عادت های بدشان را عوض نمی کنند و خیلی از آن ها ناکام و ناخوش می شوند. اگر تغییر راحت بود،همه آن را انجام می دادند برای من و شما خیلی سخت می شد که سرتر از دیگران باشیم.و آدم های ویژه موفقی شویم. معمولی بودن راحت است غیر معمولی بودن چیزی است که شما را از انبوه مردم جدا خواهد کرد.
نکته آخر این فصل: وقتی با موضوع ریشه کن عادت های قدیمی و شروع عادت های جدید سروکار دارید.یادتان باشد که صبور باشید اگر از مسیرتان منحرف شده اید به خودتان ببالید(خودتان را سرزنش نکنید و دوباره به مسیر درست برگردید)
فصل چهارم:تکانش
شما با برداشتن هر قدم کوچک و انجام یک عمل در هر زمان شروع می کنید و پیشرفت تان آهسته و آرام است.اما به محض اینکه آن عادت تازه شکل گرفته تان شروع به تاثیرگذاری کرد.تکانش بزرگ هم به شما ملحق می شود و موفقیت و نتایج تان به سرعت مرکب می شود.
حالا متوجه شده اید؟چرا افراد موفق،موفق تر می شوند.آدم های خوشحال،خوشحال تر و…آن ها به تکانش بزرگ دست یافته اند وقتی به تکانش برسید بی وقفه شما را جلو می برد.
قانون اینرسی میگه:اجسام ساکن می خواهند ساکن بمانند.
این جایی است که اثر مرکب علیه شما عمل می کند هرچه زمان بیش تری پای کاناپه بنشینید و سریال را نگاه کنید بلند شدن و حرکت کردن برایتان سخت می شود.
پس بیایید حالا شروع کنیم….
کارهایی برای ایجاد تکانش بزرگ
انتخاب ها و تصمیم های جدید بر اساس اهداف و ارزش های اصلی تان
به کار بستن آن انتخاب ها از طریق رفتارهای مثبت و سازنده
تکرار کافی آن اقدامات و اعمال مثبت برای به وجود آمدن عادت های جدید
تبدیل رویه ها و ریتم های رفتاری به کارهای منظم روزانه
ثابت قدم و پایدار ماندن برای یک دوره ی به اندازه کافی طولانی و بعد تکانش بزرگ به سراغ تان می آید که اتفاق خیلی خوبی است و شما عملن توقف ناپذیر می شوید.
فصل پنجم:تاثیرات
امیدوارم تا این جا متوجه شده باشید که انتخاب های تان تا چه اندازه مهم هستند حتی آن انتخاب که مهم به نظر نمی رسند.
با این حال باید متوجه شده باشید که نیروهای قدرتمند خارجی هم روی انتخاب ها و رفتارهای ما و عادات ما تاثیر می گذارند.سه نوع تاثیرات روی هر شخصی اثر می گذارد،ورودی ها(چیزهایی که مغزتان را با آن تغذیه می کنید) ارتباط ها (آدم هایی که وقت تان را با آن ها می گذرانید)محیط (اطرافتان)
۱-ورودی ها (زباله وارد شود،زباله خارج شود)
کنترل کردن ورودی ها تاثیر مستقیم و قابل توجهی بر روی بازدهی و نتایج شما دارد.ذهن ما مانند یک لیوان خالی است هرچیزی را درون اش بریزیم در خودش نگه می دارد.اخبار منفی،اخبار شاد،
کتاب های مفید،تفکرات منفی یا مثبت همه و همه را ذهنمان در خود نگه می دارد.
۲-ارتباط ها(چه کسانی روی شما تاثیر می گذارند)
جیم ران به من یاد داد که ما میانگین پنج نفر آدمی تبدیل می شویم که بیش تر وقتمان را با آن ها سپری می کنیم.حالا بیایید کمی دقیق به این موضوع نگاه کنیم،مااز نظر درآمد،سلامتی و صحبت کردن و…میانگین پنچ نفر نزدیکمون هستیم.
در این جا سه تا راه داریم در ارتباطاتمان که ارزیابی و طبقه بندی ارتباط هامان نام دارد.
قطع کردن روابط
محدود کردن روابط
توسعه ی روابط
که می توانید این تمرین را برای خودتان انجام دهید و روابط تان را بررسی کنید.
۳-محیط (تغییر محیط)
چشم اندازتان را تغییر دهید.
رویای درون قلب شما،شاید بزرگ تر از محیطی باشد که در آن زندگی می کنید،بعضی وقت ها باید از آن محیط خارج شوید تا رویای تان تحقق پیدا کند.
نتیجه گیری:
یادگیری بدون عمل،بی فایده است.من این
کتاب را برای سرگرمی خودم یا صرفا ترغیب شما ننوشتم.انگیزش بدون عمل منجر می شود به خودفریبی.
اثرمرکب ابزاری است که وقتی با اقدامات مثبت و پایدار ترکیب می شود،تفاوتی واقعی و پایدار در زندگی تان به وجود می آورد.
بیایید پنج سال آینده ی زندگی تان را ویژه متفاوت از پنج سال قبل بسازید.امیدوارم که حالا که چشم بندتان را برداشته اید.شما درباره ی آن چه که برای کسب موفقیت لازم است،حقیقت را می دانید.دیگر عذر و بهانه ندارید.مثل من،شما هم دیگر با جدیدترین حیله ها یا راه حل های سریع اغفال نمی شوید.بلکه روی اقدامات ساده اما عمیقی متمرکز می مانید که شما را در رسیدن به آرزوهای تان هدایت خواهند کرد.شما می دانید که موفقیت، آسان یا یک شبه به دست نمی آید.
در ادامه ۱۰ درس از این
کتاب را به صورت خلاصه اشاره می کنم که برداشت آزاد خواننده از
کتاب است و تاکید می کنم این نکات خواننده را از خواندن این اثر ارزشمند بی نیاز نخواهد کرد:
۱ – سکه جادویی یک سنتی
اثر مرکب اصل به دست آوردن پاداش های بزرگ از طریق مجموعه ای از انتخاب های کوچک و هوشمندانه است. یعنی شما با قدم هایی کوچک که خیلی به چشم نمی آیند، به نتایج بزرگی دست پیدا کنید. این اصل کلی مبتنی بر فرمول ذیل است:
انتخاب های کوچک و هوشمندانه + پایداری و ثبات قدم + زمان = ایجاد تفاوت های بنیادین
مثال خواندنی اثر مرکب را در سکه جادویی می توانیم مشاهده کنیم. اگر بین ۳ میلیون دلار پول نقد یا ۱ سکه ۱ سنتی که در ۳۱ روز آینده هر روز ارزشش دو برابر شود، حق انتخاب بگذاریم، فکر می کنم اکثر مردم همان ۳ میلیون دلار نقد را انتخاب کنند! اما در واقع پیشنهاد دوم بهتر است. در روز پنجم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم تنها ۱۶ سنت! در روز بیستم انتخاب اول همان ۳ میلیون دلار است و انتخاب دوم ۵۲۳۴ دلار! اما جادوی اثر مرکب آنجاست که در روز سی و یکم انتخاب اول هنوز همان ۳ میلیون دلار مانده است و انتخاب دوم ۱۰٫۷۳۴٫۱۸۰ دلار می شود یعنی بیش از سه برابر انتخاب اول!
این است جادوی اثر مرکب! گرچه مسیر دوم زمان بر تر است و پایداری می خواهد اما نتیجه اش به ثروت و موفقیت بیشتری منتهی می شود.
۲ – اثر موجی
در کنار اثر مرکب باید به اثر موجی هم توجه کنیم. ما باید بدانیم چه اعمال و افعال مثبت و چه منفی ما اگر تداوم پیدا کند و تکرار شود، غیر از تاثیر خود، اثر موجی نیز به دنبال دارد و آثار و نتایج ناخواسته و غیر منتظره ای را در پی خواهد داشت.
مثال ما یک فرد است که به شیرینی پختن علاقه پیدا کرده است و هرشب شیرینی می پزد و می خورد، او کم کم چربی و قند خونش بالا می رود، به علت زیاد خوردن شبانه، شبها دیرتر می خوابد، صبح ها دیرتر از خواب برمیخیزد، کسل و خسته به سر کار می رود با مدیر و همکارانش جر و بحث می کند، بهره وری اش پایین می رود و توبیخ می شود، اینها در محیط خانه و خانواده اش نیز تاثیر می گذارد، رابطه اش با همسر و فرزندانش خدشه دار می شود، اضافه وزن پیدا می کند و اعتماد به نفسش کم می شود، کم کم هم در محیط کار درآمدش کم می شود و هم در خانه و خانواده و دوستان با مشکل مواجه می شود و….
گرچه این مثال کمی اغراق آمیز به نظر می رسد، اما این واقعیتی است که حتی اعمال و افعال کوچک ما در صورت تکرار می تواند غیر از تاثیر گذاری خود، آثار منفی زیادی برجای گذارد، گرچه مثال عکس این موضوع نیز صادق است و افعال و اعمال خوب می تواند اثر موجی مثبت بر جای گذارد.
۳ – موفقیت مایکروویوی به دست نمی آید!
اگر به اثر مرکب و اثر موجی معتقد شویم و بدانیم که موفقیت در سایه سخت کوشی، نظم و عادت های خوب به دست می آید، متوجه خواهیم شد که نباید در انتظار کسب نتایج آنی باشیم. تفکر مایکروویوی و فست فودی در مورد موفقیت هرگز وجود ندارد! ما باید برای همیشه این نوع تفکر و شیوه موفقیت بخت آزمایی را رها کنیم و بدانیم اگر هم داستانهایی مطرح می شود که یک فکر یک شبه میلیاردر شده یا در یک قرعه کشی برنده شده است، درباره سکه دیگر آن یعنی میلیونها نفری که در قرعه کشی ها شرکت کرده اند و بازنده شده اند، صحبتی نمی شود!
ما باید به این حقیقت و باور برسیم که موفقیت عمدتا از طریق انجام پیوسته کارهای معمولی، غیر جذاب، غیر مهیج و بعضا نظم و ترتیب های سخت روزانه به دست می آیند. و اگر هم موفقیتی یک شبه به دست آید، عمدتا یک شبه هم از دست خواهد رفت و دوام و عمقی نخواهد داشت.
۴ – نیش پشه ها
انتخاب ها ریشه دستاوردهای ماست. ما در طول زندگی خود یا انتخاب هایی کرده ایم که به نتیجه ای رسیده ایم یا فکر می کنیم انتخابی نکرده ایم لیکن در واقع انتخاب کرده ایم که دریافت کننده منفعلی باشیم از هر چیزی که سر راه مان قرار گرفته است!
باید توجه کنیم که هر انتخاب یا عدم انتخاب ما در زندگی مان اثر فزاینده دارد و بزرگترین مسأله ما این نیست که از روی عمد انتخاب های بد می کنیم، بلکه موضوع اینجاست که ما در هنگام انتخاب، به آنها توجه نمی کنیم و در اکثر مواقع حتی از انتخاب کردن مسیرمان آگاه نیستیم!
خیلی اوقات نوع شخصیت، فرهنگ، تربیت، دوستان و محیط ما را به سمت انتخاب های اشتباهی که حتی متوجه نشده ایم چگونه شکل گرفته اند، هدایت می کند و این واقعیت است که باعث شده ما با مجموعه ای از انتخاب های احمقانه و بدون هیچ دلیل مشخصی خودمان را دچار عواقب ناخواسته مثل ورشکستگی، طلاق و… قرار می دهیم.
فیل ها هیچ موقع ما را گاز نمی گیرند! این پشه ها هستند که ما را نیش می زنند! پس به این واقعیت برسیم که چیزهای بسیار کوچک ممکن است تمام زندگی، حرفه و آبروی ما را از بین ببرند.
۵ – فرمول خوش شانسی
خورشید شانس همواره در آسمان می درخشد و هر کس باید بجای رفتن زیر سایه به آسمان نگاه کند و بگذارد پرتوی از شانس بر او بتابد.
ما اگر حداقل امکانات را داریم باید بدانیم خوش شانس هستیم و همواره در معرض شانس ها. فرمول شانس اینگونه است:
شانس= آمادگی + نگرش + فرصت + اقدام
و بر اساس این فرمول است که هر کسی در زندگی می تواند خوش شانس باشد.اگر آمادگی داشته باشیم یعنی بهبود مهارتها، آماده سازی مداوم خودمان، دانش، تخصص، ارتباطات پس گام اول خوش شانسی را داریم و می توانیم از امکانات بهره برداری کنیم. اگر ما نگرش صحیح داشته باشیم یعنی موقعیت ها را بسنجیم و شرایط را درک کنیم این گام دوم خوش شانسی ماست. اگر در هر زمان از فرصت ها استفاده کنیم و فرصتها را بشناسیم و بهره برداری کنیم و در زمان لازم اقدام نماییم این خود شانس و این ۴ گام است که همه ما را خوش شانس می کند!
۶ – اعتیاد به عادتهای خوب و بد
از نکات مهم در موفقیت پرورش عادات خوب و پیوستگی در انجام عادات خوب و ثبات قدم در انجام عادات خوب است. انسان موفق در واقع باید معتاد به موفقیت شود و این اعتیاد مثبت است که می تواند او را از دیگران متمایز کند.
مطالعات روانشناسی نشان داده اند که ۹۵ درصد از هر چیزی که احساس می کنیم، فکر می کنیم و انجام می دهیم در نتیجه یک عادت یادگرفته شده است. عادت ها کمک می کنند ما بدون فکر کردن کارهای روزمره مان را چه خوب و چه بد انجام دهیم.
شاید خیلی از ما فکر می کنیم می توانیم یا توانسته ایم عادات بد خودمان را در کنترل خود در آوریم ولی اشتباه می کنیم! وقتی بررسی کنیم چقدر از وقت روزانه مان را به بطالت گذرانده ایم، تلویزیون دیده ایم، اخبار بدرد نخور شنیده ایم، نوشابه خورده ایم، کالری زیاد کرده ایم و ورزش نکرده ایم و… آن وقت متوجه می شویم چه عاداتی داریم که از آنها خبر نداریم!
باید بدانیم آرزوها، دلبستگی، علایق و حتی ظاهر ما مهم نیست، مهم این است که در طول ۲۴ ساعت و در طول ۷ روز هفته به چه سبکی زندگی می کنیم تا بفهمیم عادات خوب و بد ما چگونه است؟
ما همه اعتیاد به عادات مان داریم و این عادات خوب و بد تمام زندگی ما را فراگرفته اند.
برای دوری از عادات بد چند کار باید انجام دهیم. نقطه آغاز، شناخت عادات بد است اول باید بدانیم چه عاداتی بد است و ما را از اهداف و آرمانهای مان دور می کند. بعد از آن شناخت محرک هاست. باید درک کنیم که یک عادت بد در چه زمانی ایجاد می شود و در چه زمانی تحریک می شود. مرحله بعد، پاک سازی محرک هاست یعنی اصل محرکها و مشکلات را از زندگی و اعمال روزانه مان بزداییم. نوشابه نخریم؛روغن نخریم، تلویزیون مشاهده نکنیم، فیس بوک نرویم، شبکه های اجتماعی نرویم و… تا عادات بد مان کم شود. گرچه هرگز نمی توانیم تمام عادات بد را دفعتا و کلا از زندگی مان حذف کنیم! مرحله بعد این است که به جای محرک های بد، جانشین ها و عادات خوب را جایگزین کنیم و خلق کنیم مثلا اگر بعد از غذا باید چیز شیرین بخوریم به جای بستنی انجیر خشک بخوریم و…
سبک زندگی، محیط اطراف و زمان بندی زندگی ما باید بگونه ای باشد که عادات خوب بتوانند متبلور شوند . در کنار این موضوع می توانیم از همراه و ناظر تشویق کننده بهره بگیریم و حتی بعد از ترک عادات بد و ایجاد عادات خوب به خودمان جایزه بدهیم.
در این میان باید بدانیم که صبر و حوصله در این جایگزینی موضوعی حیاتی است و برای حذف عادتی مثلا ۲۰ ساله و ایجاد عادتی جدید نیاز به توانایی، همت و پشتکار و صبری مثال زدنی است.
۷ – تکانش
قانون اول نیوتن (اینرسی) می گوید اجسام ساکن تمایل به سکون دارند مگر این که نیرویی خارجی بر آنها اعمال شود و اجسام متحرک نیز تمایل به حرکت دارند. وقتی اثر مرکب، اثر موجی و تبدیل عادات بد به عادات خوب در زندگی ما آغاز شود، این نقطه حرکت است و شروع است. یعنی چرخ و فلک دستی با هر مشقتی راه افتاده است و تکانش ایجاد شده است!
با ایجاد تکانش ما دیگر جسم ساکن نیستیم و تمایل به حرکت داریم و فیزیک و طبیعت هم به ما کمک می کنند تا بیشتر و بیشتر حرکت کنیم و آسان تر و روان تر به هدف نزدیک شویم. برای شکستن اینرسی انرژی زیادی لازم است ولی وقتی به تکانش مناسب برسیم، دیگر شکست ناپذیر خواهیم شد و خیلی سخت متوقف می شویم.
۸ – ریتم زندگی و ثبات قدم
دانستیم که برای تغییر، ایجاد عادات و رفتار خوب و ایجاد تکانش لازم است، اما این تکانش باید با ریتم منظم و دائمی و ثبات قدم همراه باشد. حرکت های افراطی و تفریطی، موضع های عجله ای و جوگیر شدن و عدم ریتم مناسب موجب خواهد شد که ثبات قدم نداشته باشیم و تکانش ما با لرزه های فراوان و یا حتی سکون و سکوت مواجه شود…. واقعیت رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود اینجا نمودار می گردد و باید بدانیم هیچ چیز مثل عدم ثبات قدم و نداشتن ریتم مناسب در تغییر، نمی تواند تکانش را با مشکل مواجه کند! اگر قصد ورزش داریم یا می خواهیم در کلاس زبان شرکت کنیم این که بگوییم یک باره ۵ روز در هفته و روزی ۲ ساعت به کلاس می روم شاید کمتر از ۳ ماه بتواند دوام بیاورد ولی این که بگوییم هفته ای ۲ روز و روزی ۱ ساعت تمرین ورزش می کنیم شاید ۱۰ سال امکان تداوم داشته باشد!
۹ – ما انسانهای متاثر
حال که دانستیم اثر مرکب چیست و اثر موجی چه بر ما می آورد و عادات خوب و بد چگونه زندگی ما را ایجاد می کنند و ریتم زندگی چه تاثیری بر همه اینها دارد، لازم است این نکته را نیز بدانیم که برای تغییر و اصلاح و ایجاد اثر مرکب مثبت در زندگی مان باید از آنچه بر ما تاثیر می گذارند نیز آگاه باشیم. ورودی های ذهن ما – ارتباط ها – محیط سه عامل اساسی هستند که بر رفتار و عادات و رویه و ریتم زندگی مان اثر می گذارند.
ورودی های ذهنی آن چیزی است که مغز ما تغذیه می کند، اخبار و اطلاعات و دیتا و آن چه می شنویم و می خوانیم و حس می کنیم. ذهن ما عمدتا مثل یک لیوان خالی است و این ما هستیم که تصمیم می گیریم چه آب یا معجونی را داخل آن بریزیم. گرچه خیلی از ورودی ها در اختیار ما نیست و ما بعضا در معرض هستیم! اما می توانیم تا جایی که می شود که کنترل ورودی ذهن و مغز مان را در دست بگیریم و به جای اخبار بیهوده و دیدن فیلم های زرد و شنیدن غیبت و ناله و افسردگی و یاس و… روزانه آن چیزی را به ذهن و مغزمان وارد کنیم که بیشتر مفید فایده برای مان باشد.
موضوع دوم ارتباطات است. افرادی که با آنها ارتباط داریم، گروه مرجع ما هستند و همین گروه مرجع است که ۹۵ درصد موفقیت یا شکست ما را تعیین می کند. ما به میانگین ۵ آدمی تبدیل می شویم که بیشتر وقت مان را با آنها می گذرانیم. پس باید به دقت این گروه دوستان و گروه مرجع و ارتباطاتمان را بررسی کنیم با بعضی قطع رابطه کنیم، با بعضی رابطه مان را محدود کنیم و با بعضی توسعه روابط داشته باشیم.
و موضوع سوم محیط است، تغییر محیط، چشم انداز را تغییر می دهد. محیط فیزیکی، محیط خانه، محیط کار و محیط اطراف ما باید بگونه ای باشد که مثبت و سازنده باشد و برای حمایت و پشتیبانی از اهداف ما آماده باشد.
۱۰ – اثر دیگران
از بهترین راه های دستیابی به اهداف این است که انرژی مان را در بخشش به دیگران متمرکز کنیم. اگر می خواهیم اعتماد به نفس خودمان بیشتر شود، سعی کنیم اعتماد به نفس اطرافیان مان را بالا ببریم. اگر حس امیدواری و مثبت اندیشی می خواهیم باید در شخص دیگری این ها را القا کنیم و اگر موفقیت برای خودمان می خواهیم برای دیگران هم بخواهیم.
این اثر دیگران است بر زندگی ما! از موجی کمک به دیگران و بخشیدن سخاوتمندانه وقت و انرژی مان به آنها این است که خودمان بزرگ ترین ذینفع این نوع دوستی خواهیم بود. و وقتی هم آموختیم یکی از تاثیرگذارترین بخشها بر زندگی هر کس اطرافیانش می باشد، لذا با بهبود وضع اطرافیان در واقع زندگی خودمان را به سمت خوبی تغییر داده ایم.
و اثر دیگران یعنی این که اگر دوستم
کتاب ((اثر مرکب)) را خوانده است و از آن متاثر شده، آن را به من هدیه کند، من به دیگری هدیه کنم یا با نوشتن مطلبی درباره
کتاب، دیگران را تشویق به خواندن آن کنم تا هم خودم لذت ببرم، هم جامعه و اطرافیانم هم موجی از لذت و تغییر مثبت را احساس کنند و همه با هم با اثر مرکب و ایجاد عادات خوب و ترک عادات بد و ایجاد تکانش همراه با ریتم مناسب و ثبات قدم، تک تک زندگی های بهتری تجربه کنیم و بالتبع جامعه ای بهتر را تجربه کنیم