خانم شیرین پارسی، فارغالتحصیل ادبیات ازکشور فرانسه، مدیر نمونه کشاورزی استان گیلان در سال ۱۳۷۹، برنج کار نمونه استان گیلان در سال ۱۳۸۳، منتخب برگزیده کارآفرینی در جشنواره کارآفرینی گیلان در سال ۱۳۸۳.
مدیر مزرعه برنج کاری، گیلان، روستای شاندرمن
شیرین از بچگی عاشق باغچهی خانهشان بود و آرزو داشت یک روز بتواند باغچهای بزرگ داشته باشد. وقتی بزرگ شد به فرانسه رفت تا آنجا درس بخواند. او در فرانسه زناشویی کرد و کمی بعد با همسرش محمدرضا به ایران برگشت تا به آرزوی کودکیاش یعنی کشاورزی برسد. آنها تصمیم گرفتند در زمین خانوادگیشان، درروستای شاندرمن در گیلان، برنجکاری کنند. آغاز کار خیلی سختی کشیدند. بیشتر جادههای منطقه خاکی بود و آب و برق نداشتند. وقتی محمدرضا برای پیگیری کارها به روستا میرفت، تا چند ماه نمیتوانست برگردد و تنها دلگرمی شیرین صدای پتک آهنگری بود که جلوی خانهشان کار میکرد و او میفهمید که تنها نیست.
شیرین و محمدرضا هیچ چیز از کشاورزی نمیدانستند، با این حال با استفاده از تجربهی پدر محمدرضا و مطالعه دربارهی روشهای جدید کشاورزی کار را شروع کردند. آنها با دو پسرشان شبانهروز در مزرعه کار میکردند. شیرین بسیاری از مسئولیتها را بر عهده گرفت و مدیریت کارگرها با او بود. او متوجه شد که دلیل موفق نشدن کشاورزان منطقه استفاده نکردن از روشهای پیشرفتهی کشاورزی است و تصمیم گرفت تغییراتی در روش کارشان ایجاد کند. مثلا در آن زمان زمین را به قسمتهای کوچکی که به آنها کرت میگفتند تقسیم میکردند، اما چون آب کم بود نمیشد آن را به درستی بین این کرتهای کوچک تقسیم کرد. آنها اولین کشاورزان منطقه بودند که کف زمینشان را صاف و یکتکه کردند و برای آبیاری و کاشت از روشهای پیشرفته و علمی روز استفاده کردند، و در نهایت توانستند با نوآوریهایشان در کاشت برنج با استفاده از ماشینهای کشاورزی جدید، محصول بیشتر و بهتری تولید کنند و الگوی کشاورزان منطقه شدند.
شیرین تا به امروز جایزهها و تقدیرنامههای زیادی گرفته است، و به عنوان کشاورز نمونه، و همین طور کارآفرین نمونهی استان انتخاب شده است. او عضو هیئت مدیره انجمن زنان کارآفرین است و فعالیتهای اجتماعی زیادی هم در زمینهی حفظ محیط زیست و کارآفرینی زنان انجام میدهد. شیرین میگوید: «من اعتقاد داشتم بایستی کار کنیم، تلاش کنیم، باید به نتیجه برسیم، باید در خودمان ایجاد تحول بکنیم، در محیط زندگیمان اثرگذار باشیم».
شیرین پارسی در سال 1358 بعد از پایان تحصیل در فرانسه و اخذ مدرک در رشته ادبیات فرانسه به همراه همسرش که تحصلاتش را در آلمان به پایان رسانده بود به ایران برگشت و بعد از آن بود که تصمیم گرفت راه جدیدی را در زندگیاش امتحان کند. «به اين نتيجه رسيديم كه يك كاري بكنيم كه خودمان در حقيقت ارباب خودمان باشيم و تصميم گرفتيم در زمينهاي كشاورزیای كه پدرشوهرم در منطقه غرب گيلان داشت و به ما ارث رسیده بود، كشاورزی كنيم.»
«هركدام از ما يك نقطهای هستيم و مهم آن نقطه بودنمان است و در اين حلقه اين نقاط به هم اتصال پيدا میكنند و نيرو و توانايي بسياری را به وجود میآورند، هركسي در جايگاه خودش، مهم اين حلقهای است كه به وجود آمده و اين احساس اعتماد و اطمينان ايجاد شده كه يارانی داريم كه دستهايشان را در دستهای ما میگذارند و اميدهایی است كه روز به روز روشنتر و رنگينتر خواهد شد. از پنجرههای دلم به ستارههايت نگاه میكنم، چرا كه هر ستاره آفتابي است، من آفتاب را باور دارم. من دريا را باور دارم. انسان سرچشمه ستارهها و درياهاست.» اینها جملات یک کارآفرین زن است که در سرزمین برنج در شمال ایران به همه زنان و مردان محلی نشان داد که با تحولات علمی میتوان گامهای بلندی برداشت. زنی که اصلا تحصیلات مرتبط با کشاورزی نداشت ولی از هوش، خلاقیت و شجاعتش بهره برد برای اینکه زندگی خود و دیگران را تغییر دهد. شيرين پارسی، مدير نمونه کشاورزی استان گيلان در سال ۱۳۷۹، برنجکار نمونه استان گيلان در سال ۱۳۸۳ و منتخب برگزيده کارآفرينی در جشنواره کارآفرينی گيلان در سال ۱۳۸۳ است.
شیرین پارسی در سال 1358 بعد از پایان تحصیل در فرانسه و اخذ مدرک در رشته ادبیات فرانسه به همراه همسرش که تحصلاتش را در آلمان به پایان رسانده بود به ایران برگشت و بعد از آن بود که تصمیم گرفت راه جدیدی را در زندگیاش امتحان کند. «به اين نتيجه رسيديم كه يك كاري بكنيم كه خودمان در حقيقت ارباب خودمان باشيم و تصميم گرفتيم در زمينهاي كشاورزیای كه پدرشوهرم در منطقه غرب گيلان داشت و به ما ارث رسیده بود، كشاورزی كنيم.»
او و شوهرش به این نتیجه رسیده بودند که زندگی در شهری بزرگ برایشان هیچ حاصلی نخواهد داشت و بهتر است که در دامان طبیعت زندگی کنند؛ اما چالش اصلیشان این بود که هیچگونه تجربهای در این زمینه به خصوص کار کشاورزی نداشتند. خود او در سخنرانیاش در کانون زنان کارآفرین میگوید: «هيچكداممان هيچ سرشتهاي از كشاورزي نداشتيم. من تحصيلاتم ادبيات فرانسه است و همسرم معماري. ولي عليرغم اين تحصيلات غيرمرتبط با رشته كشاورزي، رفتيم ساكن گيلان شديم. آن موقع شرايط خيلي ابتدايي بود. زمينهای كشاورزي در يك منطقهاي بود به نام شاندرمن. جاده رشت به شاندرمن فقط تا شهر صومعهسرا آسفالت بود. بقيهاش خاكي بود و در آن دهي هم كه ما يك كلبه كوچك خيلي خرابه داشتيم هيچچيز نبود، نه آب، نه برق. هيچ امكاناتي وجود نداشت. ولي من خيلي همسرم را تشويق كردم كه هيچ اشكالي ندارد، ما ميرويم آنجا و كار كشاورزي را شروع میکنیم.»
شیرین پارسی و همسرش البته به جز آن زمین پدری که به شوهرش ارث رسیده بود چیز دیگری نداشتند. «سرمايه ما در حقيقت آن زميني بود كه وجود داشت و يك موتور كشاورزي، چيز ديگري نبود. هربار كه دوباره آن تصويرها را به یاد ميآورم خيلي روزهاي عجيبي را به خاطر ميآورم كه ما واقعاً همينطوري آنجارفتيم و فكر هم نكرديم كه بابا اين كارها امكانپذير است يا نه؟! البته واقعاً فكر ميكرديم امكانپذيراست و شروع كرديم به كشاورزي. البته تا نیمههای دهه 60 فقط با همسرم همدلي ميكردم، او ميرفت کشاورزی و من تنها در رشت ميماندم، يك ماه، دو ماه نميآمد چون جاده خراب بود. ما ماشين نداشتيم و خلاصه ارتباطات خيلي مشكل بود. من هيچكس را آنجا نميشناختم، بهترين دوست من يك آهنگري بود كه دم خانه ما پتكش را روی آهن ميكوبيد. اين صدا بهترين دوست من بود، چون فكر ميكردم كه يك كسي هست كه بيرون از اينجا زندگي را به جريان مياندازد، روزهاي جمعه خيلي غمگين بودم چون دوست ما پتكش را بر آهن نميكوبيد.»
آنها روزها، ماهها و حتی سالهای سخت بسیاری را پشت سر گذاشتهاند. او در سخنرانیاش در کانون زنان کارآفرین میگوید: «سال ۶۷ سال سخت عجيبي بود، آب نبود، در حقيقت تامين آب ما از رودخانه بود و آن سال آب خيلي كم بود. آن سال همسرم ميتوانم بگويم يك ماه نه خوابيد و نه خورد. همهاش سر مزرعه بود، چون آب به ما نمیدادند و نصف مزرعه سوخت، هيچ محصولي بالا نياورديم. ميدانيد، حسها را گاهي اوقات ما نمیفهميم. بايد درست وسط قضيه بود تا آن را احساس کرد. شاملو يك شعري دارد، ميگويد: «چی میجوره تو هوا/ تو نخ ابره كه بارون بزنه/ شالی از پوكي درآد/ پوك نشا دون بزنه/ آخ اگه بارون بزنه/ آخ اگه بارون بزنه». شما نمیدانيد اين حس چهجوری توي رگهای من میرفت، من میفهميدم كه «آخ اگه بارون بزنه» چه حس عجيبی است. من هيچوقت آرزو نكرده بودم اينطوری بارون بزنه و دایم ميآمدم و اين نشاها را نگاه میكردم، میديدم پلاسيده میشوند و من هيچكاری نمیتوانم بكنم. زمين ترك خورده بود.»
اما این روزهای سخت شیرین پارسی را به فکر انداخت که باید در کشت و کار تغییر ایجاد کند. او میگوید: «به همسرم گفتم نتيجه اين شكست ما اين است كه در كشت و كارمان تغييري بدهيم. با شكل سنتي حتماً هر سال شكست خواهيم خورد و هر سال ضربهپذيریمان خيلي زياد میشود، بايد تغييرات ايجاد كنيم، برای همين در حقيقت اولين كشاورزي بوديم كه در منطقه مزرعهمان را تسطيح كرديم. به خاطر شكل سنتي كرتهای كوچك اصلا ساماندهي آب امكانپذير نبود. ما مزرعهمان را تسطيح كرديم و خيلي تحولات ايجاد كرديم و اولين كسانی بوديم كه در منطقه غرب گيلان، منطقه شاندرمن، يك منطقه بسيار عقبافتاده دست به تحول زدیم و به دنبال کشاورزی علمی رفتیم و مروج این موضوع بودیم. مردم اول فكر ميكردند كه ما ديوانه هستيم، اين كارها چيه که انجام میدهیم؟ مردم و به خصوص سرپرست قبلي زمین هر روز میآمدند، نشاكاری و كرتها را نگاه میكردند تا ببينند آيا باز شدهاند يا نه؟ سرپرست قبلی زمین که در ابتدا برای ما کار میکرد، به همه مردم منطقه گفته بود اين خانم خيلي زن بیعرضهای است، هيچكاری بلد نيست و شوهرش هم اصلا کشاورزی نمیداند، اما خب ما اين حرفها برایمان مهم نبود. بالاخره بايد درست میشد و درست شد، طوري شد كه همه بعد از چند سال كشتشان را علمي كردند. يعني در حقيقت ما الگويي شديم براي منطقه.»
شیرین پارسی میگوید: «من به همسرم قول داده بودم كه هميشه همراه باشم و بودم. بچههايم خيلي كوچك بودند، آنها را همراه خودم میبردم سر مزرعه و واقعا آنجا فصل برداشت با ما كار ميكردند، پسرهاي من خيلي كوچك بودند، پسر بزرگم وقتي ده سالش بود مثل يك مرد بزرگ كار میكرد، پسر كوچكم هم همينطور. من ساعت ۵/۵ صبح بيدار و مشغول كار بودم و همراه كارگرها تا شب کار میکردم. من در حقيقت خودم قبول كرده بودم كه بروم در روستا زندگي كنم. در تمام فصل كار در روستا بودم، ما آب نداشتيم، آب از چاه میگرفتيم، برق نداشتيم، در زير نور چراغ لامپا زندگي ميكرديم ولي هيچكدام از اينها مهم نبود، همه اينها قابل تغيير است، همه اينها قابل دستيابي است، ما زندگي را تغيير میدهيم، واقعاً تغيير میدهیم.»
شیرین پارسی با اشاره به این شعر شاملو که گفته است: «برف آب شد/ شكوفه رقصيد و آفتاب درآمد/ و من به خوبي نگاه كردم و عوض شدم»، در یکی از سخنرانیهایش درباره کارآفرینی گفته: «مهم نيست كه من در روستا هستم، مهم انديشه جهاني من است و اين انديشهاي است كه در حقيقت همه ما را به يكديگر پيوند ميدهد. ميمانيد و ميمانيم كه موجب تغيير بشويم. ما كاري نداريم، دولت به ما كمك ميكند، نميكند؟ پشتيبان ماست، تسهيلگر است، يا دلش ميخواهد تسهيلگر باشد. هيچچيزي را همينطوري به كسي نميدهند. اولش اين است كه خودمان، خودمان را باور كنيم.» او همچنین درباره تجربه شکست از سوی کارآفرینان گفته است: «ميدانيد يك ويژگي كه در همه كارآفرينان ديدم اين است كه شكست در حقيقت يك تلاش دوبارهای براي ما به وجود میآورد. انگار كه مثلاً يك چالشي هست، ما يك مسابقهاي داريم كه هروقت شكست میخوريم مقاومتر بگویيم میتوانيم. ما میتوانيم و بايد اين شكست را تبديل كنيم به يك نقطه قوت و ما كرديم.»
شیرین پارسی حالا با گذشت روزهای سخت با لبخندی بر لب میگوید: «کشاورزی همواره با بشر بوده است اما ما توانستیم شیوه سنتی کشاورزی به ویژه در کشت برنج را تغییر دهیم. تغییر این شیوه به یک جریان مدرن آن چیزی بود که ما را در منطقه شاخص کرد. البته سالهای بسیار دچار سوخت شدیم، اما بعد از این شکستها اولین سوالی که به ذهنم آمد این بود که کشاورزی کاری است که در سراسر دنیا انسانها به آن مشغولاند و ما تنها برنجکار دنیا نیستیم. پس چگونه میتوان با این شکستها مقابله کرد و مقهور طبیعت نشد.»
حالا نزدیک 40 سال از روزهایی که شیرین پارسی و خانوادهاش در گیلان کشاورزی را شروع کردند، میگذرد و فرزندانش هم هردو جذب کشاورزی شدهاند. «هردو فرزندم در رشته کشاورزی تحصیل کردهاند. آنها آنچنان با کار کشاورزی عجین شدند که خود به خود به تحصیل در آن گرایش یافتند. زنان منطقه برایشان عجیب بود که چرا من به عنوان یک زن تحصیلکرده فرزندانم را در کار با خود همراه میکنم.پسر بزرگم اکنون در این رشته شاخص است و تنها کسی است که قادر به تعمیر و راهاندازی برخی ماشینهای مدرن کشاورزی است.» اکنون تمام مراحل کشت و زرع برنج در مزرعه پارسی و خانوادهاش به صورت مکانیزه انجام میشود و نیروی انسانی کمترین دخالت را در تولید محصول دارند. در کنار کشاورزی مکانیزه شیرین پارسی دست به ابتکارهای دیگری هم زده است که از آن جمله میتوان به کشت برنج قهوهای اشاره کرد؛ برنجی که از برنج سفید ویتامین و مواد مغذی بیشتری دارد. او حالا با 64 سال سن به عنوان بنیانگذار و مدیرعامل شرکت نوکاشت شالیکاران خزر، از موفقترین کشاورزان برنجکار کشور محسوب میشود که با کاهش الگوی مصرف توانسته است محصول بیشتری را کشت کند.
ایده ها برای استارت آپ موجب رونق کسب و کارهای اینترنتی
آینده / استارت آپ
استارتآپها ادبیات بازار سرمایه را بلدند؟
استارت آپ
صدور تاییدیه دانش بنیانی شتابدهنده صدر فردا
اخبار / استارت آپ
اپلیکیشن شارژاپ
گوناگون / استارت آپ / رپرتاژ آگهی / بازتاب
جذابترین ایدههای B2B در سال 2020
استارت آپ
تعریف استارت آپ startup
دانشنامه / استارت آپ / مقاله
۱۰ استارتاپ که بدون سرمایه به سوددهی رسیدند
استارت آپ
ایده ها و پیشنهاد برای استارت آپ در سال جدید
راهکارها و ترفند ها / استارت آپ
استارتآپ ایرانی؛ مرجع اول زنان افغان
استارت آپ
شروع یک کسب و کار نوپا پلتفرمی
استارت آپ
برنامه شبکه اجتماعی تیندر
گوناگون / معرفی وب سایت / استارت آپ
10 استارت آپ برتر تاکسیرانی جهان
استارت آپ
پخت پیتزاهای هیجان انگیز با هوش مصنوعی
آینده / استارت آپ
ایده های استارتاپی فراموش شده
دورنما / بازار / استارت آپ
اپل، استارتاپ فناوری خودران Drive.ai را تصاحب کرد
استارت آپ
بررسی مهمترین چالشهای تیمهای استارتاپی
استارت آپ
نگرانی کاربران از هزینه تعمیر و تامین قطعات
گفت و گو / بازار / استارت آپ
مصاحبه با مدیرعامل و بنیانگذار استارتاپ Moz
گفت و گو / استارت آپ
آشنایی با استارت آپ های حوزه مدیریت آب
استارت آپ
راه اندازی ۷۰ استارت آپ توسط نخبگان ایرانی
استارت آپ
معرفی هشت استارتآپ موفق ایرانی در حوزه فینتک
استارت آپ
اولین مرورگر شرعی دنیا
استارت آپ
از صفر تا پیست
استارت آپ
معرفی برترین استارتاپهای CES 2019
اخبار / استارت آپ
ازدواج با فرد ثروتمند یا خوش اخلاق
سبک زندگی / برترین ها
هدف از تشکیل خانواده چیست
سبک زندگی
اول عاشق شویم، بعد ازدواج کنیم
سبک زندگی
خانواده چیست
سبک زندگی
مشاوره خانواده چیست؟
سبک زندگی
اولویتهای پسانداز خانواده چیست؟
سبک زندگی
هزینه های خانواده چیست؟
سبک زندگی
راهکار بیشتر حرف زدن اعضای خانواده چیست؟
سبک زندگی
چرخه زندگی و خانواده چیست؟
سبک زندگی
اهداف و اصول تشکیل خانواده
سبک زندگی
آموزش جنسی نادرست به سبک خانم جلسه ای
سبک زندگی
لطفا تماشاچی آزار زنان نباشید!
سبک زندگی
کودک آزاری؛ از نشانهها و دلایل تا درمان
گزارش / سبک زندگی / پرورش کودکان
روش های تعیین هدف و مسیر زندگی برای رسیدن به موفقیت
سبک زندگی
مجله اینترنتی دیپروتد نشریه مجازی بر بستر اینترنت به مسائل آموزشی و مقالات پیرامون کسب وکار های نوپا یا استارت آپ ها و سبک زندگی است فعالیت و محتوای مطالب ارائه شده در سایت همه بیشتر در حوزه مدیریت، کارآفرینی ، روانشناسی ،اقتصادی و فناوری اطلاعات است نام اصلی دیپروتد "ریشه های عمیق " با مجوز رسمی از هیات نظارت برمطبوعات مشغول به فعالیت است
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
تمامی حقوق برای سایت فوق محفوط است.
S-TECH: ایرانی توانمند | Powered by: مجله اینترنتی دیپروتد