امام زمان عجل الله فرجه الشریف
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امام شیعیان در این زمان و آخرین فرد از ائمه دوازده گانه شیعه و سلسلهی چهارده نفری معصومین علیهم السلام می باشند. آن حضرت در سال 260 ه.ق پس از پدرشان امام حسن عسگری علیه السلام به امامت رسیدند و پس از یک دوره غیبت از سال 260 تا 329 ه.ق که به غیبت صغری موسوم است اکنون در غیبت کبری به سر می برند و شیعه انتظار ظهور آن حضرت را می کشد.
ولادت
آن حضرت در نیمه شعبان سال 255 ه.ق [۱] یا 256 ه.ق [۲] در سامرا[۳] ولادت نمود.
پدر آن حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام یازدهمین امام شیعیان و مادرشان نرجس خاتون[۴] است.
کنیه ها و القاب
آن حضرت همنام رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله هستند و کنیه شان ابوالقاسم و ابوجعفر است.[۵] تعداد زیادی القاب برای ایشان ذکر شده که از آن جمله است: منتقِم، صاحب الزّمان، حجه، القائم، مهدی، صاحب الامر[۶]، بقیه اللّه [۷]، منتقم، منتظر[۸] و ...
دلائل امامت
شیخ مفید ره در
کتاب ارشاد می گوید:
نص بر امامت آن وجود مقدس در میان مسلمانان از زبان رسول خدا (ص) رسیده بود و سپس امیر المؤمنین علیه السّلام بدان خبر داده و تصریح بامامت او فرمود، و هم چنین ائمه اطهار یکى پس از دیگرى تا برسد به پدر ارجمندش همگى بر امامت و ظهورش بطور صریح خبر دادند، و پدر آن حضرت در پیش معتمدین و نزدیکان از شیعه از این جریان خبر داد و تصریح بامامت او فرمود.[۹]
آنگاه خود به ذکر تعدادی از این روایات پرداخته و در پایان می گوید:
این مقدار اندکى بود از نصوص زیادى که در باره دوازدهمین امام (ع) رسیده است، و روایت در این باره بسیار است که محدثین شیعه آنها را تدوین کرده و در کتابها و مؤلفات خود بتفصیل نقل کردهاند.[۱۰]
غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
سال 260 ه.ق که امام عسکری علیهالسلام به شهادت رسید؛ هم سال آغاز امامت حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف است و هم سال آغاز غیبت آن حضرت.[۱۱]
علامه طباطبائی در این خصوص می گوید:
تا سال 260 هجرى که پدر بزرگوارش شهید شد تحت کفالت و تربیت پدر مى زیست و از مردم پنهان و پوشیده بود و جز عده اى از خواص شیعه کسى به شرف ملاقات وى نائل نمى شد. و پس از شهادت امام یازدهم که امامت در آن حضرت مستقر شد به امر خدا غیبت اختیار کرد و جز با نواب خاص خود به کسى ظاهر نمىشد جز در موارد استثنائى.[۱۲]
امام زمان (عج) چهار نایب خاص داشته اند که به ترتیب عبارت است از:
عثمان بن سعید؛
محمد بن عثمان؛
حسین بن روح نوبختی؛
علی بن محمد سمری.[۱۳]
آن حضرت چند روز به مرگ على بن محمد سمرى (در سال 329 ه.ق) به او اعلام نمودند که تا شش روز دیگر از دنیا خواهد رفت و پس از آن باب نیابت خاصه بسته و غیبت کبرى واقع خواهد شد و تا روزى که خدا در ظهور آن حضرت اذن دهد غیبت دوام خواهد یافت. [۱۴]
انتظار
شیعیان در دوران غیبت در انتظار ظهور آن حضرت هستند. انتظار ظهور امام زمان (عج) در روایت شیعه با عنوان انتظار فرج از بهترین اعمال خوانده شده است.[۱۵]
در
کتاب مکیال المکارم آمده است: معنای انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، برمیآید... پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر میشود. آیا نمیبینی که وقتی مسافری داشته باشی که منتظر آمدنش هستی، هر چه زمان آمدنش نزدیکتر شود، آمادگی تو هم برای این امر بیشتر میشود.[۱۶]
گزیدهای از سخنان امام مهدی علیهالسلام
«الَّذى یَجِبُ عَلَیْکُمْ ولَکُمْ انْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَهٌ واءئِمَّهٌ وخُلَفاءُ اللّهِ فى اءرْضِهِ، واُمَناؤُهُ عَلى خَلْقِهِ، وحُجَجُهُ فى بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَالْحَرامَ، ونَعْرِفُ تَاءْویلَ الْکِتابِ وفَصْلَ الْخِطابِ».[۱۷]
بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس امور پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم. همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجت او در جامعه میباشیم، حلال و حرام را میشناسیم و تاویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم.
«لایُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، ولا یَدَّعیهِ إلاّجاحِدٌ کافِرٌ».[۱۸]
کسى با ما در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمیکند مگر آن که ستمگر و معصیت کار باشد، همچنین کسى مدعى ولایت و خلافت نمیشود مگر کسى که منکر و کافر باشد.
«اِتَّقُوااللّهُ وسَلِّمُوا لَنا، ورُدُّوا الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الاْصْدارُ کَما کانَ مِنَّا الاْیراُ، ولا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ».[۱۹]
از خدا بترسید و تسلیم ما باشید و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بىنیاز و سیراب نمائیم همان طورى که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما میباشد و سعى نمائید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است، نباشید.
«انَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ، بى یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اءهْلى وَشیعَتى».[۲۰]
من آخرین وصی پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنهها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.
«یَابْنَ الْمَهْزِیارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ، لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَهِ الَّتى تَشْبَهُ أقْوالُهُمْ أفْعالَهُمْ».[۲۱]
ای پسر مهزیار: اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضى شماها براى همدیگر نبود، هر کس روى زمین بود هلاک میگردید، مگر آن شیعیان خاصى که گفتارشان با کردارشان یکى است.
إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ[۲۲]
ما در رعایت حال شما کوتاهى نمىکنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، و اگر جز این بود از هر سو گرفتارى به شما رو مى آورد و دشمنانتان، شما را از میان مى بردند.
پانویس
الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، شیخ مفید، ج2، ص 339 و إعلام الورى بأعلام الهدى، فضل بن حسن طبرسی، تهران: اسلامیه، 1390 ق، ص418
الکافی (ط - الإسلامیه)، ج1، ص 329
إعلام الورى بأعلام الهدى، فضل بن حسن طبرسی، تهران: اسلامیه، 1390 ق، ص418
نرگس، ملیکه و صیقل از دیگر نامهای ایشان است.
دلائل الإمامه، طبرى آملى، محمد بن جریر بن رستم، بعثت، قم، 1413 ق، ص 502
طبرسی، فضل بن حسن،إعلام الورى بأعلام الهدى، تهران: اسلامیه، 1390 ق، ص418
تفسیر فرات کوفی، تهران: وزارت ارشاد، 1410 ق، چاپ اول، ص 193
دلائل الإمامه، طبرى آملى، محمد بن جریر بن رستم، بعثت، قم، 1413 ق، ص 502
الإرشاد للمفید / ترجمه رسولى محلاتى، ج2، ص: 324
الإرشاد للمفید / ترجمه رسولى محلاتى، ج2، ص 330
شیخ مفید، الإرشاد، قم: گنگره شیخ مفید، 1413ق، ج۲، ص۳۴۰.
شیعه در اسلام، ص 193
شیعه در اسلام، علامه طباطبائی، ص 194
شیعه در اسلام، علامه طباطبائی ره، ص 194 به نقل از بحارالانوار، ج 51، ص 360- 361 و الغبیه شیخ طوسى، ص 242
بحارالانوار، ج 51، ص 156، ح 1 .
محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج 2، ص 152
بحارالانوار، ج 89، ص 96، ح 58.
همان، ج 53، ص 179، ضمن ح 9.
إکمال الدّین، ج 2، ص 510.
دعوات راوندى، ص 207، ح 563.
مستدرک الوسایل، ج 5، ص 247، ح 5795.
الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج2، ص 497