مراقب بازی پانزی باشید!
شاید شما نیز در طول زندگی خود با افرادی که دائما در حال قرض کردن از مردم هستند روبهرو شده باشید. در بین این افراد شاید افرادی وجود داشته باشند که بهدلیل وقفهای که در پرداخت حقوقشان وجود دارد از این رویه برای تامین نیاز مالی فعلیشان استفاده میکنند. اما نظر شما در مورد کسی که با هزاران آه و التماس از شما پول میگیرد، ولی مثلا یک هفته بعد او را با خودروی جدید میبینید چیست؟ یا کسی که به شما بدهکار است اما به اندازه همان بدهی برای خودش لباس و لوازم و. . . میخرد. شاید برخی بگویند فرد مورد نظر آدم منصفی نیست، شاید بگویند کار او انسانی نیست و.
مراقب بازی پانزی باشید!
شاید شما نیز در طول زندگی خود با افرادی که دائما در حال قرض کردن از مردم هستند روبهرو شده باشید. در بین این افراد شاید افرادی وجود داشته باشند که بهدلیل وقفهای که در پرداخت حقوقشان وجود دارد از این رویه برای تامین نیاز مالی فعلیشان استفاده میکنند. اما نظر شما در مورد کسی که با هزاران آه و التماس از شما پول میگیرد، ولی مثلا یک هفته بعد او را با خودروی جدید میبینید چیست؟ یا کسی که به شما بدهکار است اما به اندازه همان بدهی برای خودش لباس و لوازم و... میخرد. شاید برخی بگویند فرد مورد نظر آدم منصفی نیست، شاید بگویند کار او انسانی نیست و.. اما در اقتصاد این عمل نوعی عملیات کلاهبردارانه قلمداد میشود. این مقدمه فرم خام «بازی پانزی» است که نیاز به قدری جزئیات دارد تا برایتان کاملا قابل فهم شود.
با مثال ساده ادامه میدهیم، دوست شما برای گذران نیازهای ماهانه خود نیاز به دو میلیون تومان پول دارد؛ فرض کنید او این مبلغ را از شما بگیرد و قول بدهد که ظرف مدت یک ماه پول را به شما برگرداند. آخر ماه نزدیک است و او دائما در حال خرج کردن پول شماست و شما تلاشی در او برای تامین بدهیش نمیبینید، پس به او یادآوری میکنید که پولتان را نیاز دارید. در کمال تعجب میبینید که او آخر ماه پول شما را پس داد و باز هم بدون تلاش خاصی در حال تامین معیشت خود است. عجیب است فردی که تا این حد نیازمند پول بود حتی بدون تلاش اقتصادی خاصی در حال ادامه زندگی است. چندی بعد یکی از دوستان مشترک خود را میبینید و از او جویای حال دوست مقروضتان میشوید. او بیان میکند که ماه گذشته از او سه میلیون تومان گرفته و قول داده که ۲ ماهه پس دهد. چه اتفاقی در حال افتادن است؟
درست است، دوست شما از اعتباری که نزد دوستان خود دارد در حال تامین مالی خود است و یک چرخه تامین مالی تشکیل داده است. او همیشه بدهی نفر آخر را از نفر جدیدی که از او قرض میکند تامین میکند. این یک زنجیره تامین مالی است که مبنای آن سوءاستفاده از اعتماد مردم یا بهعبارتی سرمایهگذاران است. افراد بهواسطه اعتمادی که به فرد مذکور دارند پول خود را در اختیار او میگذارند تا وارد چرخه اقتصادی شود ولی فرد موردنظر بدون هیچ تلاشی تنها از این منابع بهره برده و تنها در زمان سررسید بدهیهایش دوباره سراغ نفر بعدی میرود. اما عاقبت بازی پانزی چیست؟ بدون شک این زنجیره بالاخره روزی از هم گسسته میشود زیرا به محض اینکه کسانی که به فرد بازیگر پانزی پول قرض دادهاند از عملکرد او با خبر شوند او اعتبار خود را از دست داده و بدهی فرد آخر به اضافه تمامی مبالغی که در طول این مدت را به جیب زده باید برگرداند که معمولا در این مراحل وضع فرد خیلی خراب است.
اگر بخواهید از نمونههای ملموس این نوع بازی در اقتصاد بدانید کافی است به برخی موسسات مالی و اعتباری، بانکها و همچنین نمونه اخیر آن برخی شرکتهای بیمهای توجه کنید. در حالی که کشور در رکود است و بازده اکثریت صنایع در بهترین حالت و ایدهآلترین شرایط زیر ۲۰ درصد است برخی بانکها سود بالای ۲۷ درصد نیز پیشنهاد میدهند. این کدام فعالیت اقتصادی است که چنین سودی به سرمایهگذاران خود میدهد؟ در کدام حوزه این پول وارد میشود که فعالان اقتصادی از آن بیخبرند تا منابع مالی کشور را روی آن متمرکز کنند. یا برخی بیمههای عمر ادعا میکنند که بهرغم بیمه کردن عمر شما (که خود این موضوع هزینه زیادی برای شرکت دارد زیرا به محض بروز حادثه برای یک بیمهگذار کلی از منابعی که دیگران سپرده کردهاند باید صرف او شود)، حتی سودی به اندازه سود بانک و بیشتر به شما میدهند. بدون شک باید گفت این یک بازی پانزی است. خیلی ساده است، وجود شرایط عجیب و غریب و سودهای آنچنانی عده زیادی از مردم را اغوا میکند تا سپردههای خود را به سمت اینچنین شرکتهای بانک و بیمه هدایت کنند. این پولهای سرازیر شده در سپردههای بلندمدت نگهداری میشوند، و به محض سررسید یکی از سودها منابع لازم از پولهای فرد جدید تامین میشود. مثل مثال اول که پول شما از طریق قرض از نفر بعدی تامین شد.
در طول سالهای گذشته از این دست موسسات مالی که سودهای بسیار زیاد و غیرمتعارف به سپردهگذاران خود میدادند در کشور داشتیم که سرانجام آنها چیزی جز تعطیلی آنها و بلاتکلیفی مردم نبوده است. این موسسات وقتی تعداد زیادی از سپردهگذاران خواهان برداشت وجوه خود میشوند دیگر منبعی برای ادامه حیات و تامین سود پولهای موجود ندارند. این همان نقطهای است که بازی پانزی از هم فرو میپاشد. بنابراین مردم باید توجه داشته باشند که نباید در مقابل تبلیغات و وعدههای عجیب و غریب، پول خود را در این قراردادهای مالی بلوکه کنند.
عجیبتر آنکه وقتی برای مثال شرکت بیمهای اظهار میکند که سودی کمتر از بانک به مردم خواهد داد مردم شاکی میشوند! که اگر قرار بر این باشد، پول خود را در بانک میگذاریم که سود بیشتری میدهد، نه در بیمه. باید بیان کرد که اگر شرکت بیمهای هم بخواهد پوششهای جسمی و مالی مورد نظر را به بیمهگذار بدهد و هم سودی بیش از بانک، عملا این کار نشدنی است. بازی پانزی اولین بار در سال ۱۹۲۰ در ایالاتمتحده توسط فردی بهنام چارلز پانزی بر سر زبانها افتاد. جایی که او با فروش همزمان کوپنهای بینالمللی تمبر پستی پول عجیبی و غریبی بهدست آورد. اما بهزودی مشخص شد او با دادن وعده سود بالا به سرمایهگذاران پولهای آنها را اخذ میکرد ولی برای بازپرداخت این سود از منابع مالی افراد جدید استفاده میکرد.