فواید بی نظیر ازدواج
زناشویی از نگاه قرآن و حدیث، حکمت ها و دلایل متنوع روانی، اخلاقی، اجتماعی و دینی داردزناشویی از نگاه قرآن و حدیث، حکمت ها و دلایل متنوع روانی، اخلاقی، اجتماعی و دینی دارد
زناشویی از نگاه قرآن و حدیث، حکمت ها و دلایل متنوع روانی، اخلاقی، اجتماعی و دینی دارد که برخی از آنان عبارتند از:
- کسب آرامش روحی و روانی
فرد مجرد در رابطه اش با اجتماع دو دوره را می گذراند: دورانی که پدر و مادر و برادر و قدرت جنسی دارد و دوره ای که احساس تنهایی می کند، چون نه پدر و مادر، نه خواهری و نه فرزندی دارد و هیچ چیز در زندگی وحشتناکتر از احساس تنهایی نیست. با زناشویی می توان از این تنهایی قریب الوقوع پیشگیری کند. هم چنین کسی که زندگی مجردی را انتخاب می کند، بیش از هر کس تخیلات را جایگزین فکر و اندیشه کرده و از تعقل و تقوا فاصله گرفته به فحشا روی آورده و غریزه را در راه غلط به کار میاندازد و آرامش روانی را از دست می دهد؛ او گمان می کند که زناشویی سدّی در برابر آزادی و استقلالش محسوب می شود؛ بنابراین از آن دوری می کند؛ در حالی که این عشق و کشش به جنس مخالف که هر روز متغیر است دوست دارد به آرامش دست پیدا کند و تنها راهش زناشویی است تا به وسیله این امر مقدس، تمام عشق و امید و آینده خود را تنها در یک دختر ببیند و او را به عنوان شریک زندگی انتخاب کند، او با انتخاب بهترین گزینه، می تواند خاندانی تشکیل داده و فرزندانی با تربیت صحیح دینی تحویل جامعه دهد.
نتیجه زناشویی در ایجاد نسل خلاصه نمی شود، بلکه این امر برای ایجاد همبستگی جسمی و روحی و عشقی است و همه این ها در خدمت ایجاد استوارترین بنیان بشری به نام «خانواده» است
این آرامش روحی و روانی در سایه ساز مودّت و محبت زوجین و بر پایه اصول اخلاقی و دینی استمرار پیدا خواهد کرد که در قرآن کریم اینگونه به آن اشاره شده است:
و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید... . (سوره روم/ آیه 21)
2- دست یافتن به فضایل اخلاقی
زناشویی یکی از عوامل مهم سازندگی اخلاقی است؛ زیرا تا پیش از آن، مرد یا زن تنها به خواستههای خود نظر داشت؛ اما با ایجاد پیوند زناشویی و آرامش، اصولی مثل گذشت، فداکاری، مخالفت با هوای نفس، اولویت قرار دادن خواسته های همسر و... نمود پیدا خواهد کرد و کج خلقی و بدرفتاری و خودخواهی به حداقل خواهد رسید. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) در این باره می فرمایند:
زنان بی همسر را همسر دهید، زیرا [با این کار] خداوند متعال، اخلاق آنها را نیکو می گرداند و روزیهایشان را وسعت می بخشد و بر مروّت آنها می افزاید. (بحارالانوار، ج 100، ص 222)
3- برکات انسانی و اجتماعی
نسل بشر، فقط از طریق زناشویی تداوم می یابد و این امر یا در کنار هم قرار داشتن زن و مرد امکانپذیر خواهد بود.
علامه طباطبائی در این باره می نویسد:
هر یک از زن و مرد به دستگاه خاصی مجهّز شده است به گونه ای که در عمل، هر یک کار دیگری را تکمیل می کند و تولید مثل، برایندی از مجموعه آن دوست پس هر یک از زن و مرد فی نفسه ناقص و نیازمند دیگری است و از مجموع آن دو، یک واحد تمام به وجود می آید که می تواند تولید نسل را موجب شود. به دلیل همین نقص است که هر یک از آن دو به سوی دیگری کشیده می شود، تا با پیوند با او آرامش یابد، زیرا هر ناقصی مشتاق کمال خویش است و هر نیازمندی به کسی یا چیزی مایل است که نیاز او را بر طرف سازد. (علامه طباطبائی، المیزان فی التفسیر القرآن، ج 16، ص249).
نتیجه زناشویی در ایجاد نسل خلاصه نمی شود، بلکه این امر برای ایجاد همبستگی جسمی و روحی و عشقی است و همه این ها در خدمت ایجاد استوارترین بنیان بشری به نام «خانواده» است. که در کنار آن جامعه انسانی هم در سمت و سویی مثبت قرار می گیرد؛ آن هم زناشوییی مطابق با معیار اسلامی که ره آورد آن، آسان شدن مشکلات و افزایش الفت و دوستی، برقراری امنیت و دست یابی به سعادت است. امام رضا (علیه السلام) با بیان برکات اجتماعی زناشویی، هر خردمند دانایی را عامل و راغب به آن دانسته و فرمودهاند:
اگر درباره زناشویی و وصلت، آیه ی روشن [از
کتاب خدا] و سنتی پیروی شده [از پیامبر] و احادیث فراوان نبود، بی گمان [آثار و برکاتی چون:] نیکی کردن به خویشاوندان و نزدیک ساختن افراد [به یکدیگر] و الفت بخشیدن میان دلها و درهم تنیدن حقوق و افزودن به جمعیت و اندوختن فرزندان برای [رویا رویی با] تلخی های روزگار و پیشامدهای زمانه [که خداوند در زناشویی قرار داده است، خود] کافی بود که خردمند دانا، به این کار رغبت نماید و انسان ره یافته درست اندیش به سوی آن بشتابد. (الکافی، ج5، ص 383، ج7).
4- فزونی ارزش عبادت ها
اهمیت و ارزش زناشویی و تشکیل خانواده تا اندازه ای است که خداوند پاداش انسان متأهل را چند برابر انسان مجرد معین کرده تا فرد را به سوی آن سوق داده و از برکاتش بهره مند گرداند.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
دو رکعت نمازی که مرد متأهل می خواند، برتر از هفتاد رکعتی است که غیر متأهل می خواند. (الکافی، ج5، ص 328).
حتی در حدیثی دیگر، ارزش دو رکعت نماز انسان را تا اندازه ای بالا می برند که برابر می کنند با کار مرد مجردی که شبش به عبادت می گذراند و روزش را به روزه داری. (الکافی، ج5، ص 329).
5- افزایش رزق
گاه افراد به جهت فقر و تنگدستی از زناشویی کردن کناره می گیرند؛ این در حالی است که، هر کس از ترس فقیر شدن زناشویی نکند. به خداوند گمان بد برده؛ زیرا در قرآن کریم، وعده به گشایش در رزق و روزی داده شده است.
مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند. خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می سازد، خداوند گشایش دهنده و آگاه است. (سوره نور/ آیه 32).
انسان مومن، با توکل به خدا باید زناشویی کند؛ زیرا به وسیله آن انگیزه او جهت تلاش و کوشش، بیشتر شده و اهدافش، زودتر محقق می گردد؛ حتی اگر برای زناشویی مالی هم نداشت قرض بگیرد که خداوند او را یاری خواهد داد
بنابراین انسان مومن، با توکل به خدا باید زناشویی کند؛ زیرا به وسیله آن انگیزه او جهت تلاش و کوشش، بیشتر شده و اهدافش، زودتر محقق می گردد؛ حتی اگر برای زناشویی مالی هم نداشت قرض بگیرد که خداوند او را یاری خواهد داد.
براساس روایات:
سه کار است که هر کسی با اعتماد خدا و به انتظار ثواب انجام دهد، بر خدا لازم است که او را یاری کند و برکت دهد. هر کس با اعتماد خدا و به امید ثواب زناشویی کند. بر خدا لازم است که او را یاری نماید و برکت دهد... . (نهج الصاحة، ص 418- 419)
امروزه جوانان مشکلات مالی را بهانه ای برای فرار از زناشویی قرار دادهاند؛ در حالی که اگر در جامعه فرهنگ زناشویی آسان رواج پیدا نکند، سن جوانان، جهت تشکیل خانواده بالا رفته، اجتماع، به فساد کشیده شده و زیان های ناشی از آن گریبان گیر خانواده ها می گردد؛ به همین جهت است پیامبر گرامی (صلی الله علیه واله وسلم) امر کرده اند که دوشیزگان را وقتی به سن زناشویی رسیدند، شوهر دهند. ایشان تشبیهی بسیار زیبا فرموده اند:
دوشیزگان مانند میوه های رسیده درخت هستند که اگر چیده نشدند، تابش خورشید، آن ها را تباه می سازد و باد، اجزای فاسد، شده آن ها را پراکنده می کند. دوشیزگان وقتی به سن زناشویی رسیدند. دوایی بر آنها جز شوهر نیست. (رسائل الشیعه، ج20، ص 61).
متأسفانه توصیه پیامبر مهربانی ها به زناشویی در سنین نوجوانی و آثار مثبت آن و زیان های به تأخیر انداختنش کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به انتظار نشستن جهت فراهم شدن شرایط مالی، شغل رسمی بالا رفتن سطح علمی و ... تنها توقعات دو طرف را افزایش می دهد و سن زناشویی را عقب تر خواهد انداخت. در حالی که تعیین سن زناشویی به دست فطرت و دین و شرایطی از قبیل هورمون ها رشد مغزی، تغذیه، رفاه، شرایط اجتماع، وضعیت جغرافیایی، آب و هوا، خاک، تاریخ و عوامل بیولژیکی است. با توجه به این مسائل اگر مادران از همان کودکی، دخترانشان را کدبانو پرورش دهند و در صورت دارا بودن توانایی و آمادگی کافی و شرایط معنوی برای زناشویی، آن ها را در سنین 14 تا 18 سالگی شوهر دهند، چون در عین شادابی و زنده دلی و در نقطه اوج هیجان خود زناشویی می کنند. عموماً زنهای سالمی خواهند بود، کمتر دچار عقده ها و ناراحتی های جنسی و روحی می شوند و در زندگی خوشبختتر از دخترانی هستند که پس از 34 و 35 سالگی زناشویی می کنند. از طرفی، مردان از سن 35 سالگی به بعد دچار کاهش اسپرم شده و بارداری زنان از سن 37 سال به بعد سخت تر می گردد؛ حتی در سنین بالاتر صاحب فرزندانی با ضعف و ناتوانی و بیماری خواهند شد. اکنون بسیاری از کشورهای بزرگ جهان به فواید زناشویی پیش از سن 16 سال برای دختران و 18 سال برای پسران پی برده اند. به عقیده یک زیست شناس «بچه هایی که از این زناشویی زودرس به دنیا می آیند غالباً به مراتب زیباتر و سالمتر از فرزندان پدر و مادران مسنترند.»
هم چنین بر اساس تحقیقات مادران هر قدر جوان تر باشند، زایمان کم خطر و آسانتری را تجربه می کنند و فرزندان آنها به مراتب کمتر از سایرین دچار انواع ضعفها و بیماریهای کودکان می شوند. لذا جوان و نوجوان مومن باید با توکل به خدا و اتّکای به نفس، در صورت داشتن رشد جسمی و آمادگی پذیرش مسئولیتهای زناشویی، زناشویی کنند تا خداوند از فضل خود آنها را بی نیاز سازد؛ به شرط آن که دختر و پسر به اصول بهداشتی آشنا شوند و در اثر آمیزش، زیان روانی و بدنی نبیند. از طرفی فراهم کردن اسباب زناشویی برای دختران و پسرانی که مشکلات اقتصادی دارند، از سوی بانیان خیر، ساده گرفتن آن از جانب خانواده ها و دور شدن از آداب و رسوم تجمّل گرایانه، از عوامل مهم سرعت بخشیدن به زناشویی محسوب می گردد.