پوكایوكه و كنترل سطح صفر
آیا بهنظر شما این عادلانه است كه یك مدیر از پرسنل خود انتظار داشته باشد تا تمامی وظایفشان را بدون هیچ اشتباهی به انجام برسانند ؟ امروزه در اغلب سازمانهای ما سیستمهای كنترل كیفیت در غالب گروهی از افراد است كه بر كلیه عملیاتها در محیط كاری نظارت دارند، اما آیا راه بهتری برای این كار وجود ندارد ؟ در هر حال جایزالخطا بودن انسان گریزناپذیر است و هیچ سیستم كنترلی وجود نخواهد داشت كه بتواند از وقوع تمامی اشتباهات او جلوگیری نماید. طبق نظر آقای ویلیام ادوارد دمینگ بهبود كیفیت را باید در بهبود فرآیندها جستجو كرد نه در افزایش فشار بازرسیها. در راستای این تفكر امروزه ما در محیط های تولید ناب بهجای تأكید بر ارتقای سیستمهای كنترل كیفیت بهدنبال مفهوم جدیدی بهنام تضمین كیفیت هستیم.شیگنوشینگو یكی از مهندسین صنایع شركت تویوتا بود كهZQC یا كنترل كیفیت سطح صفر را بهعنوان روشی در مدیریت كیفیت و با تكیه بر فنون پوكایوكه ابداع نمود. پوكایوكه یك كلمه ژاپنی است كه به معنای ضدخطا میباشد.فنون پوكایوكه بهمنظور رفع دلایل بروز ضایعات و كاهش هزینههای مرتبط با عملیات بازرسی بهكار میروند كه نهفقط درZQC بلكه در اغلب تكنیكهای تولید ناب از ابزارهای بسیار مفید بشمار میآیند. درواقع میتوان هر تكنیكی را كه از طریق آن بتوان اشتباهی را آسانتر رفع كرد یا با یك نظر اجمالی آن را تشخیص داد یك فن پوكایوكه بشمار آورد. طبق نظر آقای شینگو ضایعات تولیدی ریشه در اشتباهات پرسنل شما دارد. پس هرچه بتوانید این خطاها را سریعتر بیابید و رفع كنید ضایعات شما نیز با سرعت بیشتری كاهش خواهد یافت.اصولاً كنترل كیفیت سطح صفر بر این اساس است كه اگر بتوانیم بازخورد اولین خطا را برروی فرآیند منعكس كنیم، هرگز آن خطا به ضایعات جدی تبدیل نخواهد شد.برای آنكه بتوانید یك دید كلی نسبت به فنون پوكایوكه بدست آورید مثالی ساده میآوریم، فرض كنید یك قطعه كه دارای چند كلید فشاری میباشد توسط یك كارگر مونتاژ میشود. در زیر هر كلید فنری قرار میگیرد و روزانه ضایعات زیادی بهدلیل فراموش شدن مونتاژ این فنرها بهوجود میآید. یك فن ساده پوكایوكه بهمنظور رفع خطای كارگر بدین صورت شكل میگیرد كه كارگر ظرف كوچكی را در كنار خود قرار میدهد و فنرها را قبل از مونتاژ در داخل آن میگذارد، با اینكار پس از انجام عملیات مونتاژ با نگاهی به داخل ظرف خواهد توانست بهراحتی از سالم بودن قطعه اطمینان حاصل نماید.شینگو سه نوع مختلف از بازرسی را معرفی كرده است: بازرسی قضاوتی ، بازرسی نظارتی و بازرسی در مبدأ .بازرسی قضاوتی یا بازرسی برمبنای كیفیت بهآندسته از بازرسیها گفته میشود كه طی آن كالاها مورد بازرسی قرار گرفته و با توجه به یك سطح كیفیت استاندارد از پیش تعیین شده، محصولات معیوبشناسایی و جداسازی خواهند شد بدون آنكه بازخورد اثربخشی بر سیستم كنترل كیفیت داشته باشند. البته قابل ذكر است كه سیستمهای براساس بازرسی قضاوتی بدلیل اینكه كارآیی لازم را ندارند در كنترل كیفیت مدرن مطرود میباشند.در بازرسی نظارتی از اطلاعات بدست آمده از بازرسیها بهعنوان یك بازخورد و بهمنظور كنترل فرآیند و جلوگیری از بروز ضایعات استفاده میشود. روشهای بازرسی خود ناظر و كنترل متوالی كه در ZQC از آنها استفاده میكنیم نیز انواعی از بازرسیهای نظارتی هستند.روشهای بازرسی نظارتی بر این اصل استوار هستند كه هرچه سرعت بازخورد بالاتر باشد، بهبود نیز سریعتر حاصل خواهد شد. نهایتاً هدف از اعمال سیستمهای بازرسی نظارتی این استكه عملیات بازرسی سریعتر انجام گیرد و با اثر دادن بازخورد اطلاعات بهدستآمده بر روی سیستم تأثیر بیشتری در بهبود فرآیندها داشته باشد. در اینجا عملیات بازرسی بهصورت توأم و شامل بازرسی تولیدی و كیفیتی خواهد بود. در اینجا نیز میتوان بهمنظور بهبود اثربخشی سیستم كنترلی از فنون پوكایوكه بهمنظور كاهش هزینه و زمان بازرسی و نزدیك كردن آنها به سطح صفر استفاده كرد. قابل توجه است كه امروزه همین فنون به ظاهر ساده موجب صرفهجویی میلیونها دلار در هزینه روزانه محصولات تولیدی در صدها كارخانه اروپایی، آمریكایی و � میشوند.زمانیكه بتوانیم حداقل سطح هزینه و زمان قابل تخصیص به عملیات بازرسی را به سطح صفر نزدیك كنیم قادر خواهیم بود تا تكتك قطعات را مورد بازرسی قرار دهیم و نتیجتاً نیازی به نمونهگیری از قطعات نخواهیم داشت.از آنجا كه در محیط كاری تولید ناب، موجودی مواد اولیه كافی برای جبران ضایعات نداریم، سرعت دربازخوردها و بیش از آن سطح كیفیت و دقت آنها نقش حیاتی در سیستم كنترل كیفیت ایفا خواهد كرد.در بازرسی خود ناظر، فاصله بین تولید و بازرسی به حداقل ممكن تقلیل پیدا خواهد كرد و دلیل آن ایناست كه كارگر شخصاً قطعات تولید شده را بازرسی میكند كه در نتیجه آن از زمان تخصیص داده شده به فرآیندهای عیبیابی و عیبزدایی به میزان قابل ملاحظهای كاسته خواهد شد. مهمترین مزیت این روش آناست كه چون كارگر خود موجب ضایعه شده است قادر خواهد بود تا بازخورد كاراتری را بر فرآیند اعمال نماید. پدید آمدن حالتهای روحی و اخلاقی از جمله غرور، اعتماد بهنفس و مسئولیتپذیری ابعاد غیرقابل اغماض دیگری از مزایای بازرسی خود ناظر میباشند. قابل ذكر است كه بیشترین و مبتكرانهترین فنون پوكایوكه در این نوع بازرسی دیده میشود.از آنجا كه شالودة فنون پوكایوكه را اندیشههای خلاق شكل میدهند میتوان با افزایش اطلاعات پرسنل از تجهیزات و فرآیندهای مربوط به آنها، این نیروی ابتكاری بالقوه را به نحو قابل ملاحظهای تقویت نمود.گرچه سیستم كنترل متوالی یكی از سیستمهای بازرسی نظارتی پركاربرد است اما به دلایل متعددی قابلیت كمتری نسبت بهنوع خود ناظر دارد كه برخی از این دلایل بهشرح ذیل میباشند:
بالا بودن احتمال خطا در بازرسی
ضعف در بازخورد و انتقال اطلاعات مربوط به خطای رخ داده شده به اپراتور
انگیزة كم اپراتور در فرآیند تصحیح خطا
با وجود اینكه در هر دو نوع بازرسی خود ناظر و كنترل متوالی عملیات بازرسی پس از تولید كالا انجام میشود اما در صورت وجود زمینههای لازم، بازرسی خود ناظر بر بازرسی متوالی ارجحیت خواهد داشت. این زمینهها میتوانند با سطح اطلاعات اپراتور از قطعة تولید شده بر سرعت جریان تولید و نوع تجهیزات كنترلی ارتباط داشته باشند.هدف از بازرسی در مبدأ آناست كه بتوان پیش از وقوع ضایعه و با توجه به علائم و زمینههای خاص آن ضایعه آنرا پیشبینی كرده و عوامل مؤثر در پدید آمدن آن زمینهها را ریشهیابی نموده و رفع نماییم. بعبارت دیگر ما در این روش بهدنبال آن هستیم تا شرایط و زمینههای لازم را برای تولید با كیفیت بالا و پایینترین سطح ضایعات و تلفات زمانی فراهم نماییم.طبق نظر آقای شینگو بروز ضایعات مستلزم شرایط و زمینههایی است كه پیش از عملیات تولید میتوان آنها را با استفاده از تجارب كسب شده در این زمینه و مطالعات سیستماتیك تشخیص داده و رفع نمود. در اینجا نیز با بكارگیری فنون پوكایوكه میتوان از اینكه كلیه شرایط لازم برای تولید انبوه فراهم است اطمینان حاصل نمود، بطوریكه گاهی استانداردها و قوانین مربوط به این فنون به شیوهای برنامهریزی میشوند تا از شروع تولید پیش از برقراری زمینههای لازم برای حفظ كیفیت بالا در فرآیند تولید جلوگیری بهعمل آید. در كل، اطلاعات بدست آمده از بازرسی در مبدأ را میتوان بعنوان پیشخوری برای سیستم كنترل كیفیت سازمان در نظر گرفت. همانگونه كه میدانیم تكنیكی كه امروزه بیشتر كارخانجات بهمنظور كسب داده برای سیستم كنترل كیفیت اجرا میكنند SPC یا كنترل آماری فرآیندها نام دارد كه در واقع یكنوع بازرسی نظارتی سنتی میباشد. شینگو SPC را روشی با حالت ادواری میداند كه قادر نیست از بروز كلیه ضایعات جلوگیری بهعمل آورد.SPC اغلب بهگونهای طراحی میشود تا بجای اینكه ضایعات را ریشهیابی كرده و بهدنبال رفع آنها باشد، سعی میكند تعداد آنها را در سطح مشخصی حفظ نماید. درضمن بازخوردها كه ركن اصلی بازرسیهای نظارتی هستند در SPC بسیار كند عمل كرده و كارایی پایینی دارند.در پایان چكیدهای از
مقاله آقایان گرات و دانز را كه در مورد روابط میان SPC و ZQC میباشد در سه پاراگراف بیان میكنیم:
SPC به اندازه ZQC برای ضایعاتی كه ناشی از واریانس در اندازهگیری دادهها میباشند كارایی لازم را ندارد.ZQC رای عیوبی كه ناشی از واریانس در تخصیص دادههاست شكل خاصی از SPC بشمار میآید.بازرسی در مبدأ كه از انواع بازرسیهای ZQC میباشد گاهی در تعامل باSPC برای جلوگیری از تكرار ضایعات خاص و منحصر بفرد كارایی بالایی از خود نشان میدهد.