پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت توسط ایران
قطعنامه 598 ، هشتمین قطعنامهای بود که شورای امنیت سازمان ملل از ابتدای تجاوز علنی رژیم بعثی عراق به جمهوری اسلامی ایران ، صادر کرده بود. همه قطعنامههای قبلی به علت جهت گیری ناعادلانه آنها از سوی ایران رد شده بود اما در ابتدای صدور قطعنامه 598 بعلت نکات مثبتی که در این قطعنامه گنجانده شده بود از سوی جمهوری اسلامی اعلام شد که ایران جای بحث و مذاکره در این قطعنامه میبیند و آن را نه رد کرد و نه قبول؛ ولی سرانجام در تاریخ 27 تیر 1367 این قطعنامه مورد قبول جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.
متن قطعنامه 598 :
شورای امنیت، با تأیید مجدد قطعنامه (1986 میلادی) 582 خود، با ابراز نگرانی عمیق از این که علی رغم در خواستهایش برای آتش بس، منازعه بین ایران و عراق به شدت سابق با تلفات شدید انسانی و تخریب مادی ادامه دارد، با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفاً مسکونی غیرنظامی، حملات به کشتیرانی بی طرف یا هواپیماهای کشوری، نقض قوانین بین المللی انسان دوستانه و دیگر قوانین ناظر بر درگیری مسلحانه، بویژه کاربرد سلاحهای شیمیایی برخلاف الزامات پروتکل 1925 ژنو، با ابراز نگرانی عمیق نسبت به احتمال تشدید و گسترش بیشتر منازعه، مصمم گردید.
به تمامی اقدامات نظامی بین ایران و عراق خاتمه بخشد، معتقد شد که می باید یک راه حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار بین ایران و عراق به دست آید. با یادآوری مفاد منشور ملل متحد، به ویژه تعهد همه دُوَل عضو به حل اختلافات بین المللی خود از راه های مسالمت آمیز به نحوی که صلح و امنیت بین المللی و عدالت به مخاطره نیفتد، با حکم به این که در منازعه ما بین ایران و عراق زمینه صلح حاصل شده است،
با اقدام براساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد:
1ـ خواستار آن است که به عنوان یک قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتش بس فوری را رعایت کرده، به تمامی عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردانند.
2ـ از دبیرکل درخواست می کند که یک تیم ناظر ملل متحد را برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست می نماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شورای امنیت ارائه نماید.
3ـ مصرانه می خواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، براساس کنوانسیون سوم ژنو 12 اوت 1949، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
4ـ از ایران و عراق می خواهد با دبیرکل در اجرای این قطعنامه و در تلاشهای میانجیگرانه برای حصول یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همکاری نمایند.
5ـ از تمامی کشورهای دیگر می خواهد که حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که می تواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه حاضر را تسهیل نمایند.
6ـ از دبیرکل درخواست می نماید که با مشورت با ایران و عراق، مسأله تفویض اختیار به یک هیأت بی طرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
7ـ ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بین المللی پس از خاتمه درگیری تصدیق می گردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست می کند که هیأت کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نمایند.
8ـ همچنین از دبیرکل درخواست می کند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مدافه قرار دهد.
9ـ از دبیرکل درخواست می کند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع نماید.
10ـ مصمم است برای بررسی اقدامات بیشتر جهت رعایت و اجرای این قطعنامه در صورت ضرورت جلسات دیگری مجدداً تشکیل دهد.
حضرت امام خمینی پیام مهمی در این مورد خطاب به ملت ایران صادر فرمودند که در قسمتی از این پیام آمده است :
« و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم ، ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور ـ که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم ـ با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت نظام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود ، اما چاره چیست ؟ همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش میآید …. من باز میگویم قبول این مسأله برای من از زهر کشندهتر است ، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم و نکتهای که تذکر آن لازم است در قبول این قطعنامه فقط مسؤولین کشور ایران با اتکای خود تصمیم گرفتند. تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود …. بدانید که پیروزی از آن شماست .»
روز 27 تیر 1367 پیروزی رزمندگان ما در جبهه های نظامی و سیاسی مصادیق بارزی از تحقق وعده ی خداوند در یاری کردن بندگان صالح اوست.
دستاوردهای عظیم نظام اسلامی مرهون عمق ایمان اسلامی در دل امت مسلمان ایران و استحکام و اقتدار معنوی امام عظیم الشأن است و همه ی تصمیم گیری ها، عملکردها و جهت گیری های ما باید با معیار و حکم اسلامی و ایمان مذهبی سنجیده شود و این امر ضامن پیشرفت نظام و دلگرمی مردم به مسؤولان خواهد بود.
کسانی که در جبهه های سیاسی مسؤول دفاع از انقلاب و نظام اسلامی بودند، فضای سرد سیاسی و توطئه های گوناگون دشمنان اسلام، در عرصه های بین المللی را بیش از دیگران احساس کردند. آنان با فداکاری های خود در کنار ارتش، سپاه، بسیج و آحاد ملت ما، دشمن را مبهوت کردند و من این پیروزی بزرگ سیاسی و بین المللی را به دست اندرکاران پیگیر قطعنامه ی 598، که تلاش قابل تحسینی را به انجام رساندند، تبریک می گویم.
مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا
دفاع مقدس و قطعنامه های شورای امنیت
پذیرش قطعنامه ی 598، شورای امنیت سازمان ملل از سوی جمهوری اسلامی ایران در 27 تیرماه 1367، انعکاس ویژه ای در محافل سیاسی و خبری جهان داشت و این، هشتمین قطعنامه ای بود که شورای امنیت از ابتدای تجاوز عراق به ایران، صادر کرده بود. نگرشی به قطعنامه های صادره به وضوح نزدیک شدن شورای امنیت را به مواضع محکم و اصولی جمهوری اسلامی نشان می دهد، و سرانجام پس از 8 سال ایستادگی، مواضع بر حق جمهوری اسلامی ایران بر جهانیان به اثبات می رسد.
بیانیه ی نخستِ شورای امنیت
عراق در 31 شهریور 1359 تجاوز آشکار و گسترده ای را علیه ایران آغاز کرد و همان روز دبیرکل سازمان ملل متحد، پیشنهاد کرد که مساعی خود را در جهت کمک به حل مسالمت آمیز برخورد میان دو کشور به کار بندد. روز بعد دبیر کل بر اساس ماده ی 99 منشور از شورای امنیت خواست که با توجه به خطر محتمل افزایش مخاصمه میان دو کشور برای صلح و امنیت جهانی فوراً تشکیل جلسه دهد. عمان روز، شورای امنیت تشکیل جلسه داد و اولین موضع گیری خود را در قبال جنگ تحمیلی اعلام کرد. نتیجه ی جلسه ی شورای امنیت، بیانیه ی رییس شورا بود این برخورد با توجه به ماهیت تجاوز علنی عراق از سوی شورای امنیت، یک برخورد ضعیف بود.
متن بیانیه:
«اعضای شورا پس از مشورت با یکدیگر عمیقاً نگران آنند که این برخورد (جنگ ایران و عراق) می تواند به طور فزاینده ای گسترش یابد و از ایران و عراق می خواهند به عنوان اولین قدم به سوی راه حل منازعه از کلیه ی اقدامات مسلحانه و همه ی اعمالی
که ممکن است وضعیت خطرناک فعلی را وخیم تر کند، دست بردارند و اختلافات خود را از طریق مسالمت آمیز حل نمایند. همچنین اعضای شورای امنیت از پیشنهاد کاربرد مساعی دبیر کل حمایت می نماید.»
این بیانیه هیچ خاصیتی نداشت و علت اصلی این بود که عراق سرگرم کار تجاوز خویش بود و جمهوری اسلامی ایران ضمن درگیری بسیار با مسایل داخلی به ویژه ضد انقلاب، مترصد فراهم آوردن ساده ترین امکانات برای دفاع از کشور و انقلاب نوپای اسلامی خود بود.
قطعنامه 598
شورای امنیت، با تأیید مجدد قطعنامه ی 582 (صادره ی 1986) خود، با ابراز نگرانی عمیق از این که علی رغم درخواست هایش برای آتش بس، منازعه ی بین ایران و عراق به شدت سابق با تلفات شدید انسانی و تخریب مادی ادامه دارد، با ابراز تأسف از آغاز و ادامه ی منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفاً مسکونی غیر نظامی، حملات به کشتیرانی بی طرف یا هواپیماهای کشوری، نقض قوانین بین المللی انسان دوستانه و دیگر قوانین ناظر بر درگیری مسلحانه، به ویژه کاربرد سلاح های شیمیایی برخلاف الزامات پروتکل 1925 ژنو، با ابراز نگرانی عمیق نسبت به احتمال تشدید و گسترش بیشتر منازعه، مصمم گردید به تمامی اقدامات نظامی بین ایران و عراق خاتمه بخشد، معتقد گردید که می باید یک راه حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار بین ایران و عراق به دست آید.
با یادآوری مفاد منشور ملل متحد، به ویژه تعهد همه ی دُوَل عضو به حل اختلافات بین المللی خود از راه های مسالمت آمیز، به نحوی که صلح و امنیت بین المللی و عدالت به مخاطره نیافتد، با حکم به این که در منازعه ی ما بین ایران و عراق زمینه ی صلح حاصل شده است، با اقدام بر اساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد:
1- خواستار آن است که به عنوان یک قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتش بس فوری را رعایت کرده، به تمامی عملیات های نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده ی بین المللی بازگردانند.
2- از دبیرکل درخواست می کند که یک تیم ناظر ملل متحد را برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست می نماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شورای امنیت ارائه نماید.
3- مصرانه می خواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، بر اساس کنوانسیون سوم ژنو 12 اوت 1949، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
4- از ایران و عراق می خواهد با دبیرکل در اجرای این قطعنامه و در تلاش های میانجیگرانه برای حصول یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همکاری نمایند.
5- از تمامی کشورهای دیگر می خواهد که حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از هر گونه اقدامی که می تواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه ی حاضر را تسهیل نمایند.
6- از دبیرکل درخواست می نماید که بامشورت با ایران و عراق، مسأله تفویض اختیار به یک هیأت بی طرف برای تحقیق راجع به مسؤولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
7- ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاش های بازسازی با کمک های مناسب بین المللی، پس از خاتمه ی درگیری تصدیق می گردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست می کند که یک هیأت کارشناسان را برای مطالعه ی موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نمایند.
8- همچنین از دبیر کل درخواست می کند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راه های افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مداقه قرار دهد.
9- از دبیرکل درخواست می کند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع نماید.
10- مصمم است برای بررسی اقدامات بیشتر جهت رعایت و اجرای این قطعنامه در صورت ضرورت جلسات دیگری مجدداً تشکیل دهد.
در تحلیل قطعنامه از نظر صوری و شکلی اهم نکات قابل توجه عبارتند از:
1- عنوان قطعنامه ی 598، نظیر قطعنامه های پیشین «وضعیت مابین ایران و عراق» نیست، بلکه برای اولین بار قطعنامه تحت عنوان «منازعه بین ایران و عراق» صادر شده است.
2- این قطعنامه چه از نظر شکلی و چه از نظر ماهوی توصیه نیست، بلکه تصمیم برخاسته از اعتقاد شورای امنیت است و این موضوع علاوه بر محتوای قطعنامه، در آغاز پاراگراف های 1، 7، 8 و 10، قسمت مقدماتی و پاراگراف 10 اجرایی ، صراحت دارد. اگر چه در این مورد تناقضی وجود دارد و آن این که در بعضی موارد (اشاره به تعهد دولت ها به حل مسالمت آمیز اختلافات خود و بندهای 3، 4، 5 و 6، قسمت اجرایی قطعنامه) حالت قطعنامه توصیه است، اما به هر حال حالت آمریت قطعنامه غالب است.
3- از نظر حجم و تعداد کلمات به کار برده شده، این قطعنامه مفصل ترین قطعنامه صادره است.
4- این قعطنامه به اتفاق آرا صادر گردید.
5- از نظر فاصله ی زمانی، قطعنامه ی 598 با قطعنامه ی قبلی (588) آن، نه ماه و نیم فاصله دارد. این بدان معنا نیست که همچون فواصل سایر قطعنامه ها، شورای امنیت جنگ عراق با ایران را به حال خود رها کرده باشد، بلکه در تمام این مدت شورا به مشورت های فشرده ی خود برای تنظیم قطعنامه ی جامعی که فصل مشترک نظریات شورا، عراق و ایران باشد، مشغول بود.
6- وضعیت جبهه های جنگ چنان که ذکر شد، به صورتی بود که نگرانی شورا را باعث گردیده بود. به عبارت دیگر، اگر چه قطعنامه ی 598 حاصل مدت ها مذاکره و مشورت بود، ولی مقطع زمانی صدور آن جالب است. هم احتمال تشدید و هم احتمال گسترش جنگ موجب نگرانی شورا شده بود. مقصود از تشدید جنگ، نزدیک شدن قوای ایران به بصره و عملیات پی در پی در داخل خاک عراق بود و مراد از گسترش جنگ، نزدیک شدن قوای ایران به مرزهای عراق و کویت، همچنین درگیری در خلیج فارس گسترش یافته بود. ایران قطعنامه ی 598 را نه رد کرد و نه قبول.
از جمله استدلال های جمهوری اسلامی ایران توسط سخنگوی وقت شورای عالی دفاع، جناب آقای رفسنجانی بیان شده
« پیش از این به علت جهت گیری های ناعادلانه یقطعنامه های شورای امنیت، ما این قطعنامه ها را نمی پذیرفتیم. اما در این قطعنامه نکات مثبتی دیدیم که حاضر شدیم، پیرامون آن مذاکره کنیم. جمهوری اسلامی ایران قطعنامه ی 598 را به طور کلی رد نکرده است، چون در آن جای بحث می بیند. توقع دیگران این است که ما قطعنامه را کلاً رد کنیم یا بپذیریم، نکته ی منفی آن این است که می گوید به محض شروع مذاکره و پیش از شناسایی متجاوز و محاکمه ی آن، آتش بس اعلام شود و ما این بند را قبول نداریم، بند مربوط به معرفی متجاوز می تواند به عنوان تنها کلید حل مسایل به شمار آید و این نکته ی مثبتی است، اما باید پیش از اعلام آتش بس انجام شود، ما به امریکا سوءظن داریم و می دانیم به محض اعلام آتش بس، آنان در عمل صادق نخواهند بود.
بنابراین ما نمی توانیم چنین مخاطره ای را بپذیریم. ما می گوییم اول متجاوز معرفی شود و بعد راه برای حل مسایل جدی هموار خواهد شد. معلوم است که محاکمه و تنبیه متجاوز و بازپرداخت غرامت از همین اقدام آغاز خواهد شد. اگر این جابه جایی در بندها انجام شود، راه هموار خواهد شد.»
این موضعگیری نزدیک به یک سال ادامه داشت. بهترین منطق و دلیلی که برای اتخاذ این موضع (نه ردّ و نه قبول) می توان اقامه کرد، این است که جمهوری اسلامی ایران به دلیل عدم تحقق کامل نظریاتش قطعنامه ی را نپذیرفت.
اما به خاطر توجهی که به اصول مورد نظر ایران در قطعنامه شده بود و به دلیل این که با توجه به شرایط سیاسی و بین المللی بیش از این امکان امتیاز گرفتن از شورا وجود نداشت و اصولاً به خاطر «روز مبادا» قطعنامه را رد هم ننمود.
دولت عراق در اتخاذ این موضع از حمایت کشورهای عربی نیز برخوردار بود. در قطعنامه ی کنفرانس سران عرب در مراکش در خرداد 1368، آمده است:
کنفرانس، همبستگی کامل خود را با عراق جهت حفظ وحدت و یکپارچگی خاک خود و حاکمیت عراق بر شط العرب (اروندرود) را مورد تاکید قرار می دهد. این مسأله در اجلاس کمیته ی دائمی همکاری های عربی – افریقایی در کویت نیز تکرار شد.
حمایت های یک طرفه ی رهبران عربی از عراق موجب پافشاری این کشور در مواضع خود و در نتیجه ادامه ی بن بست مذاکرات صلح شد. علاوه بر آن برخی از دولت های غربی نیز منافع خود را در ادامه ی بن بست مذاکرات صلح می دیدند. دولت های مذکور به ویژه امریکا، خواستار ادامه ی حالت «نه جنگ نه صلح» تا زمانی که تغییری در سیاست خارجی ایران نسبت به غرب مشاهده نشود، بودند.
در این میان دولت شوروی سابق، از اجرای قطعنامه ی 598، حمایت می کرد و خواستار خروج نیروهای عراقی از زمین ها اشغالی بود. گنادی گراسیموف سخنگوی وزارت خارجه ی شوروی در خرداد ماه سال 1368، اظهار داشت:
شوروی از قطعنامه ی 598، سازمان ملل حمایت می کند و تأکید دارد که نیروهای عراق باید ضمن خروج از سرزمین های ایران در نوار مرزی قرار داد 1975، الجزایر استقرار یابند.
پذیرش مجدد عهدنامه ی 1975 الجزایر12 روز بعد از اشغال کویت، یعنی در 24 مرداد 1369 (14 اوت 1990) رادیو بغداد نامه ی رییس جمهوری عراق مبتنی بر پذیرفتن عهدنامه ی 1975 را قرائت کرد. در این نامه خطاب به رییس جمهور ایران آمده است:
« با این تصمیم ما، دیگر همه چیز روشن شده و به این ترتیب همه ی آنچه را که می خواستید و بر آن تکیه می کردید، تحقق می یابد و دیگر اقدامی جز مبادله ی اسرا باقی نمی ماند.»
به دنبال اقدام یاد شده، عقب نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران در مدت 5 روز به مرزهای بین المللی انجام شد. در این زمان عراق 2363 کیلومتر مربع از زمین ها ایران را در اشغال خود داشت. شهرهای مهران، قصر شیرین، خسروی، نفت شهر، سومار، مناطق باویسی، موسیان، کوشک، شلمچه، ارتفاعات کله قندی، کنجان چم، ارتفاعات قلاویزان، طلائیه، فکه و شرهانی از جمله شهرها و مناطق تحت اشغال نیروهای عراقی بود. با این حال عراقی ها برخی از مناطق را هم چنان در اشغال خود نگاه داشتند. وسعت این مناطق حدود 600 کیلومتر مربع بود و عراق مدعی بود که: به موجب معاهده ی 1975، ایران باید مناطق میمک، زین القدس و سیف سعد را به عراق واگذار کند و شاه از واگذاری این مناطق به عراق خودداری کرده بود.
یکی از بهانه های عراق برای لغو عهدنامه ی 1975 و تجاوز به ایران در سپتامبر 1980، همین مسأله بود. این مناطق در ابتدای جنگ به اشغال نیروهای عراقی درآمد. وسعت این مناطق به گفته ی عراق حدود 300 کیلومتر مربع است. در حالی که دو برابر این رقم می باشد. به دنبال اعلام عقب نشینی عراق، هیأتی تحت عنوان «هیأت نظارت بر عقب نشینی، پاکسازی میادین مین، تعیین محل و نصب میله های مرزی جدید» براساس عهدنامه ی 1975، بود. به موجب عهدنامه ی مذکور 750 میله ی مرزی در طول 1250 کیلومتر مرزهای دو کشور نصب شده بود. در طول جنگ حدود 450 میله ی مرزی جا به جا و یا تخریب شد و فقط 250 میله ی مرزی سالم برجا ماند. مختصات این میله ها در ضمیمه ی پروتکل مربوط به علامت گذاری مجدد مرز زمینی بین ایران و عراق 1975، آورده شده است. به همین جهت بر اساس اسناد مذکور و نقشه های موجود، محل نصب این میله ها مشخص می باشد.
تصاویر این بخش نمایشی هستند فقط در رابطه با جنگ ایران و عراق می باشد